معاون اقتصادی شهرداری مشهد از جذب سه هزار و 100 میلیارد تومان سرمایه گذاری داخلی در مشهد طی یک سال اخیر خبر داد. رضا خواجه نائینی در گفت و گو با «خراسان رضوی»، با بیان این که این سرمایه های جذب شده داخلی بوده است، افزود: از این میزان سرمایه جذب شده، هزار میلیارد تومان در منطقه ثامن و دو هزار و 100 میلیارد تومان نیز در بقیه نقاط شهر سرمایه گذاری شده است.
وی در تشریح محل سرمایه گذاری این میزان سرمایه جذب شده نیز گفت: از دو هزار و 100 میلیاردی که در دیگر نقاط مشهد سرمایه گذاری شده است، بخشی متعلق به برج های طرق است که شامل شهربازی و امکانات تفریحی نیز است؛ همچنین تصفیه خانه ای احداث شده و یک مجموعه اقامتی نیز در حال ساخت است و در دو ماه اخیر حدود 30 درصد پیشرفت داشته است، تصفیه خانه آن نیز تقریبا آماده است و در مجموعه اقامتی و تجاری آن هم شاهد 30درصد پیشرفت فیزیکی هستیم.
وی افزود: دو پارکینگ نیز در حال ساخت است که یکی از آن ها پارکینگ پایانه آزادی و دیگری پارکینگ هزار و 200 واحدی مجد است. وی یادآور شد: همچنین قرارداد دو هزار و 350 واحد مسکن ارزان قیمت با دو سرمایه گذار بسته شده است که 200 واحد آن متعلق به خیریه و در منطقه حاشیه شهر قرار دارد و دو هزار و 100 واحد آن نیز مربوط به پروژه زندگی در خیابان رسالت 81 است. وی افزود: 25 میلیارد تومان نیز سرمایه گذاری باغ مینیاتوری واقع در منطقه قاسم آباد مشهد انجام شده است و پروژه فرشته در خیابان هفت تیر هم از دیگر پروژه ها در این زمینه به شمار می رود.
جذب 50 میلیارد سرمایه گذاری خارجی
خواجه نائینی همچنین با اشاره به پروژه باغ گیاه شناسی مشهد، گفت: سرمایه گذاری برای این پروژه که حدود 50 میلیارد تومان است، توسط یک شیعه عراقی مقیم عربستان انجام شده است که البته چند سالی می شود در ایران زندگی می کند.
معاون اقتصادی شهرداری مشهد همچنین در پاسخ به این سوال که آیا تاکنون تمام این سه هزار و 100 میلیارد تومان سرمایه گذاری مذکور، جذب شده است؟ گفت: قراردادها بسته و مصوبه شورا نیز گرفته شده است. در مجموع چند مرحله در این زمینه باید طی شود؛ به این صورت که ابتدا مرحله تفاهم نامه است، سپس مصوب شورا و بعد از آن پروژه آغاز می شود. تمام قراردادهای این موارد ذکر شده بسته و شروع به کار شده است.
وی تاکید کرد: فعالیت تمام این پروژه ها را در شهر می توان مشاهده کرد، برای نمونه از شروع به کار پروژه آزادی سه ماهی می گذرد و پروژه طرق نیز به همین صورت. پروژه زندگی یک ماه است که شروع به کار کرده و گودبرداری آن به اتمام رسیده است. باغ گیاه شناسی حدود 50 درصد پیشرفت داشته و باغ مینیاتوری در طول یک ماهی که از آغاز آن می گذرد 10 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.
خواجه نائینی با بیان این که اولویت جذب سرمایه گذاری در بخش هایی است که به افزایش ماندگاری گردشگر در شهر مشهد کمک کند، افزود: توسعه زیرساخت هایی همچون حمل و نقل، فضاهای اقامتی و مسکونی و فناوری اطلاعات از مهم ترین بخش هایی است که پس از گردشگری در اولویت سرمایه گذاری مشهد قرار دارد.
مقایسه با گذشته
معاون اقتصادی شهردار همچنین درباره تفاوت میزان سرمایه گذاری در مشهد طی یک سال اخیر با سال های گذشته نیز گفت: در چهار سال قبل و در شورای چهارم، فقط قرارداد یک پروژه که پروژه ایثار بود، بسته شد و ما در همین یک سال و با وجود شرایط اقتصادی و نوسانات نرخ ارز که تاثیرات زیادی را در مسائل مختلف از جمله پروژه های عمرانی گذاشت، موفق به انعقاد قرارداد سرمایه گذاری هشت پروژه شدیم. وی افزود: کل مسکن ارزان قیمتی که از سال 85 تا 96 در مشهد کلید خورد، چهار هزار واحد بوده است، ولی ما در همین یک سال حدود دو هزار و 300 واحد قرارداد مسکن ارزان قیمت را منعقد کردیم.
خواجه نائینی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر این که در این بازه زمانی چه میزان سرمایه خارجی جذب شده است و آیا برنامه ای برای جذب سرمایه گذاری خارجی در دستور کار دارید نیز اظهار کرد: تنها سرمایه گذاری خارجی متعلق به پارک گیاه شناسی با سرمایه گذاری فردی با تابعیت عراقی به مبلغ 50 میلیارد تومان بوده است، اما پروژه با سرمایه گذار خارجی دیگری نداشتیم. وی تاکید کرد: البته بحثی به نام صندوق پروژه نیز در دستور کار داریم که اگر بتوانیم از طریق سازمان بورس مجوز آن را بگیریم، می توانیم برای جذب سرمایه های خرد خارجی برنامه ریزی کنیم. وی تصریح کرد :با توجه به این که اکنون شیعیان به صورت مکرر به مشهد می آیند و تمایل هم دارند در حد کم سرمایه گذاری کنند، بحث این صندوق پروژه در میان است که در صورت اخذ مجوز اجرایی خواهد شد.
معاون اقتصادی شهرداری مشهد گفت: در این یک سال گذشته نشان دادیم اگر پروژه خوب تعریف و سود سرمایه گذار دیده شود، در همین شرایط اقتصادی نیز می توان قراردادهای خوبی منعقد کرد و امیدواریم تا سه سال آینده نیز این روند ادامه پیدا کند. وی در ادامه حوزه حمل و نقل را از حوزه های زیرساختی با هزینه بری بالا برشمرد و افزود: برای نمونه ساخت هر کیلومتر مترو 250 میلیارد تومان هزینه دارد که بدون حضور بخش خصوصی در حوزه سرمایه گذاری زیرساخت، تامین این میزان از هزینه ها در بخش حمل و نقل برای شهرداری به تنهایی امکان پذیر نخواهد بود. خواجه نائینی تصریح کرد: توسعه هوشمند سازی حمل و نقل شهری یکی از مهم ترین برنامه هایی است که در دستور کار شهرداری قرار دارد، با توسعه سامانه های هوشمند سازی در حوزه حمل و نقل علاوه بر آگاهی مردم از زمان حرکت وسایل نقلیه و زمان بندی برنامه های تردد شهری ما نیز می توانیم نیازها و مشکلات شهری را در این حوزه به خوبی رصد و در صورت نیاز به افزایش ظرفیت در برخی از نقاط پوشش لازم را ایجاد کنیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
مصطفی قاسمیان - از اصل ماجرا که حتماً خبر دارید و ویدئوی آن را در شبکههای اجتماعی دیدهاید. در این ویدئو گوینده خبر یک شنبهشب ساعت 22 شبکه سه که از هفت دقیقه تأخیر در پخش خبر، شاکی است در ابتدای این بخش خبری، از مخاطبان به دلیل «رفتار غیرحرفهای پخش شبکه سه» عذرخواهی کرد. این اتفاق با قطار پرشتابی از واکنشها و بحثها در تنها دو روز روبهرو شده و همچنان نیز ادامه دارد. حالا ماجرا از طرفی بیخ پیدا کرده و به شورای نظارت بر صداوسیما کشیده و از طرف دیگر به یک دعوای کودکانه روی آنتن شبکه سه تبدیل شده است.
شبکه 3 از خودش انتقاد کرد؟
اولین پرسشی که در نگاه اول به ویدئوی اعتراض گوینده اخبار، برای بسیاری از مخاطبان تلویزیون پیش آمد، این است که مگر میشود «بخش خبری شبکه سه» از «پخش شبکه سه» روی آنتن زنده انتقاد کند؟ برای پاسخ به این پرسش، باید بدانیم همه بخشهای خبری تلویزیون در همه شبکهها، زیر نظر مجید آخوندی معاون سیاسی سازمان صداوسیما هستند و از ساختار مدیریت شبکهها کاملاً جدا شدهاند.
از سوی دیگر شبکههای تلویزیون (به جز شبکه شما) زیر نظر مرتضی میرباقری معاون سیمای سازمان صداوسیما فعالیت میکنند و همین استقلال بخشهای خبری از شبکهها، باعث میشود گوینده خبر از هفت دقیقه تأخیر در پخش اخبار، اینچنین برآشفته شود.
مگر ساعت خبر 22 همیشه ثابت است؟
مخاطبان شبکه سه و علاقهمندان به ورزش، میدانند که بخش خبری شبانگاهی این شبکه که ساعت 22 هرشب روی آنتن میرود، بارها و بارها به دلیل پخش مسابقات ورزشی به ویژه فوتبال و والیبال جابهجا شده و کمی زودتر یا دیرتر روی آنتن رفته است. پس چرا اهالی خبر، این بار اعتراض کردهاند؟ ساده است: عادت به بوروکراسی. سالهاست که در زمان پخش مسابقات ورزشی و برخی برنامههای زنده، بین شبکه سه و تحریریه خبر، مکاتبات اداری رسمی انجام می شود؛ از طریق معاونتهای سیما و سیاسی که بالاتر ذکر آن رفت. اما این بار به دلیل یک مشکل فنی، پخش سریال دقایقی به تأخیر افتاد و به بخش خبری رسید.
بخش خبری هم با شدت عمل کامل با این ماجرا برخورد کرد و اختلاف را به سطح آنتن کشاند.
چرا سریال برای اخبار، قطع نشد؟
میدانید که وب سایتهای شبکههای مختلف تلویزیون، جدول پخش خود را به صورت روزانه منتشر میکنند. برای نگارنده که به اقتضای تولید صفحه سینما و تلویزیون، هرروز به کنداکتور شبکهها سر میزند، یکی از دقیقترین جداول پخش، مربوط به شبکه سه است که حتی تیزرهای کمتر از یک دقیقهای را هم در فهرست برنامهها، ذکر میکند. روز یک شنبه هفته جاری هم اوضاع به همین منوال بود و در جدول پخش، ساعت 21:10 به عنوان زمان پخش قسمت اول سریال «حوالی پاییز» ذکر شده بود. اما به دلیل مشکل فنی سِرور که در بیانیه روابط عمومی این شبکه اعلام شد، این سریال ساعت 21:24 روی آنتن رفت و این فاصله 14 دقیقهای، با 8-7 تیزر کوتاه جبران شد و حتی یک تیزر (هر سال اربعین) دو بار روی آنتن رفت! مخاطبان این شبکه هم که منتظر سریال بودند، پس از پایان برنامه «گزارش ورزشی» در ساعت 20:48، دقیقاً 36 دقیقه مشغول تماشای انواع و اقسام تیزرها بودند تا نوبت به سریال رسید. به همین دلیل مسئولان شبکه سه در اواخر پخش قسمت اول سریال، تصمیم گرفتند سریال را به خاطر پخش اخبار، قطع نکنند و هشت دقیقه پایانی سریال را به بعد از اخبار موکول نکنند. فرض کنید شما مخاطبی هستید که 36 دقیقه آگهی تماشا کردهاید تا به زمان سریال برسید. حالا بعد از 36 دقیقه پخش سریال، باید 15 دقیقه اخبار شبانگاهی را تحمل کنید تا به هشت دقیقه آخر سریال برسید! مسئولان شبکه سه برای احترام به وقت مخاطبان، اخبار را بدون هماهنگی معاونت سیاسی به تأخیر انداختند و ماجرا این گونه شد.
چرا برخورد بخش خبری تند بود؟
حالا تنها سؤال بیپاسخ، علت واقعی برخورد بسیار تند بخش خبری شبانگاهی، با این تأخیر هشت دقیقهای است. میدانید در بخشهای خبری، این طور نیست که یک مجری، به راحتی بتواند هرآن چه خواست، به اخبار اضافه کند. بنابراین آن چه زهرا رکوعی به عنوان شکایت بر زبان آورد، بدون تردید با هماهنگی مدیران خود بوده است. این جنجال عجیب، به نوعی از زیرمجموعه مجید آخوندی معاون سیاسی باسابقه سازمان صداوسیما هم بعید است. آخوندی بیش از یک دهه معاون سیاسی سازمان بوده و حالا هم جزو بازنشستگان این سازمان است. با این حال بخش خبری شبانگاهی که زیرمجموعه اوست، در حالی این اتفاق را به سطح مخاطبان رسانده که میتوانست با یک مکاتبه اداری درونسازمانی، از مدیران شبکه سه شکایت کند. اما ترجیح داد این همه جنجال بسازد.
مکمل گزارش
24 ساعت جنگ کودکانه
اصل ماجرا را در قسمت اصلی خواندید. اما این اتفاقات، حواشی هم داشت که اتفاقاً بیشتر از اصل مسئله، توجهات را به خود جلب کرد. ابتدا عوامل برنامه «حالا خورشید» در بخش اخبار این برنامه، واکنش گوینده خبر را دستمایه شوخی قرار دادند. بلافاصله سیل نظرات منفی به سمت صفحات «حالا خورشید» و رضا رشیدپور روانه شد که چرا گوینده خبر را مسخره کردهاید؟ ساعتی بعد رشیدپور در توئیتی به صراحت پخش این آیتم طنز را یک اشتباه دانست و بابت آن عذرخواهی کرد. با این حال بخش خبری شبانگاهی دوشنبهشب (24 ساعت بعد از اتفاق اصلی) در واکنشی کودکانه، ماجرا را ادامه داد و این بار در دو مرحله به او کنایه زد. اول گوینده خبر در ورودیه یک گزارش پزشکی، با تأکید بر کلمه «رشید» گفت: «اگر میخواهید سلامت و رشید بمونید، حواستون باشه، به خصوص به قلبتون.» در اول این گزارش هم پلاتویی خوانده شد که میگفت هرکجا باشید، ممکن است سکته قلبی گریبانتان را بگیرد و... . در همان لحظه هم تصویری از غش کردن رشیدپور در سال 95 در حال اجرای «حالا خورشید» روی آنتن رفت و تیر دوم بخش خبری به سمت او روانه شد.دیروز رشیدپور پست دیگری هم گذاشت و لحن مجری خبر را تهدید گونه دانست.
این کلکلها آنقدر کودکانه است که ترجیح دادیم در اصل گزارش نیاوریم. راستش تا دیروز فکرش را هم نمیکردیم ممکن است بین زیرمجموعههای معاونت سیاسی و معاونت سیما، چنین جنگ کودکانهای رخ بدهد. اما متأسفانه اینها یک کابوس عجیبوغریب نیست؛ صداوسیمای رسمی مملکت است که بخشهای خبری و تولیدی آن، دارند روی آنتن از خجالت همدیگر درمیآیند. چه شده است؟ مدیران ارشد رسانه ملی کجا هستند؟ این اتفاقات را نمیبینند؟ ما نمیدانیم، فقط متأسفیم.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
الهه توانا، مرجان دهقان| روزنامهنگار
چندروز پیش تصمیم گرفتم «اینستاگرامر» را ببینم؛ مستندی اکران شده در گروه هنروتجربه که مثل بقیه فیلمهای این سینما، نه تبلیغ و هیاهویی برایش راه افتادهبود و نه اسم کارگردانش را شنیدهبودم. از اسم فیلم مشخص بود اگر یکساعتونیمِ خوبی را توی سالن نداشتهباشم، دستکم مجبور به تحمل قصههای نخنما با محوریت دروغ و خیانت و فقر و بدبختی هم نیستم. در توضیح فیلم نوشتهبود: «اینستاگرامر، موضوع پیدایش و رشد ستارههای دنیای اینستاگرام است؛ ستارههایی که نمیتوان دلیل واضحی برای ستارهشدنشان پیدا کرد». این دو جمله مجابم کرد بلیت بخرم. اگر شما هم کاربر اینستاگرام باشید، حتما میدانید منظور از «ستارههای بیدلیل» چیست؛ آدمهای خوشحال با زندگیهای رنگی که معلوم نیست کی، چرا و چطور ناگهان مشهور و محبوب شدند؛ بیشترشان جز سفر و کافه و دورهمی و خرید و البته عکس گرفتن از همه اینها، کار خاصی نمیکنند یا حداقل ما نمیبینیم و نمیدانیم. اینستاگرامر، درباره این آدمها و وجه نادیده و ناشنیده زندگی آنهاست. آن ها چرا معروفاند؟ چرا به اندازه یک هنرپیشه با چندین سال سابقه کار یا یک موزیسین با کارنامه کاری قابل اعتنا، دنبالکننده و طرفدار دارند؟ ما توی صفحه این افراد دنبال چه چیزی هستیم؟ مستند، به بخشی از این سوالات جواب میدهد. جواب بقیه سوالات را هم در گفتوگوی ما با کارگردان فیلم و یک کارشناس رسانه، میتوانید پیدا کنید. اگر فضای اینستاگرام و سازوکارش برایتان جالب است و ساکن شهر مشهد هستید، دوازدهم آبانماه میتوانید فیلم را در پردیس هویزه با حضور کارگردان ببینید و در جلسه نقد و بررسیاش حضور داشتهباشید.
گفتوگو با کارگردان فیلم
درباره «اینستاگرامر» و اینستاگرامرها
خودشان هم نمیدانند چرا معروفاند
«سینا کیانپور» متولد 68 است، کارشناسی سینما و کارشناسیارشد عکاسی خوانده و غیر از کارگردانی، تهیه و تدوین فیلم را هم برعهده داشتهاست. با او درباره دغدغهای که به ساخت «اینستاگرامر» منجر شد و روند ساخت فیلم اش، گپ زدیم.
شما خودتان همسنوسال اینستاگرامرهایی هستید که با آنها مصاحبه کردید؛ پیج اینستاگرام تقریبا فعالی هم دارید. نگاه منتقدانهتان به آنها و روال زندگیشان از کجا میآید؟
البته کسانی که توی فیلم دیدید غیر از یکی دونفرشان، دهه هفتادیاند. بهطور کلی اینستاگرامرها متولد دهه 70 هستند. دلیل ام برای ساخت مستند از آنجا میآید که از یکجایی بهبعد بهعنوان یک کاربر ساده اینستاگرام متوجه شدم در این فضا، یکسری اسم را زیاد میبینم و میشنوم. کنجکاو شدم بفهمم اینها چه کسانی هستند که مدام به چشم ام میخورند و عده زیادی صفحهشان را دنبال میکنند. بهنظرم رسید اتفاق جدیدی درحال وقوع است. رسانه تازه، نوع جدیدی از شهرت را بهوجود آوردهبود که پیش از آن در کشورهای دیگر، شبیهاش را دیدهبودم؛ مثلا یوتیوب در آمریکا شهرتِ برپایه اینترنت و فضای مجازی را ایجاد کردهبود. حالا این اتفاق داشت در ایران میافتاد؛ اینستاگرام فضایی فراهم میکرد که عدهای معروف شوند. خوشحالم که متوجه این نگاه منتقدانه شدی. یک عده به من گفتند رویکرد بیخاصیتی در فیلمات داشتی و عدهای دیگر معتقد بودند با اینستاگرامرها همراهی کردهام.
شما بهوضوح در این مستند، کسی یا چیزی را زیرسوال نبردید اما همین احساس نیاز به ساختن فیلمی درباره اینستاگرامرها یعنی نقد و نظری پشت اش وجود دارد. من فکر کردم نگاه بیطرفانهتان به این دلیل بود که خواستید به مخاطب جهت ندهید.
این درستترین برداشتی است که دوست داشتم از فیلم به ذهن برسد. دلم میخواست چیزی را که وجود دارد، نشان بدهم و این قضاوت نکردن، کاملا عمدی بود. البته قبل از شروع کار، نگاه از بالا به پایینی به این مدل استفاده از اینستاگرام و اینستاگرامرها داشتم اما در جریان تحقیقات، سعی کردم بیشتر یک ناظر باشم تا جهانشان را بفهمم. نگاهم نیز به مرور تعدیل شد و کمکم توانستم آن آدمها را در جایگاه خودشان درک کنم؛ بههرحال کسانی هستند که زندگیشان از این راه [اینستاگرام] میگذرد.
ولی بههرحال، سوالها و مسئلههایی داشتید که دنبال جوابشان میگشتید؛ مثل قضیه پول درآوردن اینستاگرامرها از هیچی!
یکی از نکات مهم برایم نشان دادن این بود که چطور یک چیز الکی، جدی میشود. خب این جریان جدی شدنِ فعالیت در اینستاگرام؛ تبلیغ کردن، دعوا، کلکل و درآمد هم با خودش به همراه دارد. از بیرون هیاهوی بسیار برای هیچ بهنظر میرسد اما برای خودشان خیلی مهم است که مثلا چه کسی «اینستامیت» (رویدادی جهانی که بانیاش اینستاگرام است با هدف دورهم جمع شدن اینستاگرامرها) برگزار کند. برای همین است که گاهی پشت سر هم حرف میزنند و بدوبیراه میگویند و حرص میخورند. اینها نکاتی بود که از قبل دنبالش بودم. بهعلاوه، در 8-9 ماهی که تحقیقاتمان طول کشید، با اینستاگرامرها جلسات مفصلی برگزار کردیم و سوال و جوابهایمان مسیر کار را مشخص کرد. تعداد بچهها خیلی بیشتر بود و درنهایت این چندنفر، انتخاب شدند.
آدمهای مستندتان را بر چه اساسی انتخاب کردید؟
این افراد، اولین کسانی بودند که در ایران از اینستاگرام استفاده کردند و مخاطب زیادی گرفتند. دلیل دوم انتخاب این افراد و انتخاب نکردن کسانی که فالوئرهای خیلی بیشتری دارند، این بود که دوست داشتم بروم سراغ شهرت بیدلیل. دلیل معروفیت کسانی که محتوای کمدی دمدستی تولید میکنند یا دعوا و کلکل راه میاندازند، برایم واضح بود. توی خیابان هم وقتی دو نفر دعوا میکنند، یکسری آدم دورشان جمع میشوند اما اینکه چرا عکس گرفتنهای ساده چندنفر آدم معمولی از قهوه و مسافرتشان، اینهمه دنبالکننده دارد، برایم جذاب بود. هنوز جواب مشخصی ندارم که این افراد چرا معروفاند و جالب اینجاست که خودشان هم نمیدانند. جدی میگویم. فقط از یکجایی به بعد فهمیدند این مدلی جواب میدهد. کاری که دوست داشتم انجام بدهم اما به دلایلِ روایی برایم ممکن نبود، حرف زدن با فالوئرها بود. نتوانستم جایش را توی فیلم پیدا کنم ولی میخواستم سراغ مخاطب اینستاگرامرها هم بروم و بفهمم انگیزهشان از دنبال کردن آنها چیست.
اینستاگرامرها که با زندگی لوکس و تزیینشدهشان معروفاند، جلوی دوربین شما از وجوه ناگفته زندگیشان حرف زدند؛ چطور راضی به این کار شدند؟
بعضی از بچهها میگفتند تو میخواهی پنبه ما را بزنی. بعضیها نگران بودند توجه کسانی که نباید، به آنها جلب شود و دردسر در پی داشتهباشد. این چالش همیشگی مستندسازی است که با سوژه واقعی در جهان واقعی سروکار دارد. یک بخش ماجرا، تلاش ما برای اعتمادسازی بود و بخش دیگرش، احساس راحتی بچهها در مدیوم سینما. آنها در اینستاگرام احساس امنیت ندارند چون آنجا بازخوردها خیلی مستقیم و لحظهای است. مثلا درباره روحانی توی فیلم، هنوز هم کسی چهره همسرش را بدون پوشیه ندیده اما به ما اعتماد داشتند چون میدانستند سوءاستفاده و حاشیهای وجود نخواهدداشت.
آیا چیزهای دیگری از پشت پرده ماجرای اینستاگرامرها هست که خودتان فهمیدهباشید ولی در فیلم نیامده باشد؟
بله، برای نشان دادن یکسری چیزها معذوریت اخلاقی داشتم؛ دلم نمیخواست کسی این وسط خراب شود. مثلا در پویش خیریهای که اینستاگرامرها راه انداختهبودند، یکنفرشان مقداری پول برداشتهبود. البته بقیه بچهها آن مبلغ را خودشان جبران کردند ولی بههرحال مسائل این چنینی هم وجود داشت یا مثلا بدوبیراههایی که سر اینستامیتها به هم میگفتند خیلی جدیتر از چیزی بود که در فیلم دیدید.
دکتر «احسان پوری»
کارشناس رسانههای جمعی تحلیل میکند:
چرا اینستاگرامرها را فالو میکنیم؟
مستند «اینستاگرامرها» به دلیل محدودیتهای روایی و سینمایی، به همه سوالات بیننده درباره اینستاگرام، فعالان و مخاطبانش پاسخ نمیدهد. به همین دلیل دکتر «احسان پوری»، دانشآموخته مدیریت رسانه، توضیح میدهد که ما به چه دلیل اینستاگرامرها را بهعنوان گروهی قابل اعتنا میپذیریم.
به چه دلیل فعالان مجازی، بی آنکه کار خاصی انجام بدهند، محبوب و مشهور میشوند؟
تعاریف فضای مجازی با تعاریف فضای واقعی متفاوت است. در فضای اجتماعی واقعی، جریان اطلاعات از بالا به پایین است؛ یعنی فقط رهبران فکری هستند که میتوانند برای خود رسانه داشتهباشند و مخاطب جذب کنند. به عبارت بهتر برای داشتن دنبالکننده در فضای اجتماعی واقعی، باید حرفی برای گفتن داشتهباشیم اما ویژگیهای فضای مجازی به ما امکان میدهد که با هر سطح سواد و دانشی به تولید محتوا بپردازیم و مخاطب جذب کنیم. جریان اطلاعات در فضای مجازی به صورت افقی و کاملا تعاملی است. افراد در این فضا هم میتوانند فرستنده اطلاعات باشند و هم گیرنده آن. دوران تک کانالی جریان اطلاعات با پدید آمدن فضای مجازی به پایان رسیدهاست. اگر در گذشته برای جذب مخاطب نیاز به توانایی ویژهای بود، امروز همه با فضای مجازی یک رسانه مستقل در اختیار دارند که میتوانند هر محتوایی را در آن منتشر کنند. اینکه چرا ما اینستاگرامرها را دنبال میکنیم به متغیرهای گوناگونِ اجتماعی، اقتصادی و مذهبی بستگی دارد اما بهطور کلی هر موضوعی که در فضای فیزیکی با محدودیت روبهروست در فضای مجازی بیشتر از آن استقبال میشود.
نظر شما درباره دسترسی همه ما به یک رسانه مستقل فارغ از سواد و دانشمان چیست؟
به این موضوع از دو منظر میتوان نگاه کرد. طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر همه حق دسترسی، استفاده و انتشار اطلاعات را دارند و فناوریهای جدید این امکان را در اختیار مردم قرار دادهاست. اما نحوه استفاده از این امکان جای بحث دارد. مشکلاتی که امروز شاهد آن هستیم نتیجه استفاده نادرست از فضای مجازی است؛ گذر زمان، ارتقای سواد رسانهای و فرهنگسازی، این فضا را به پختگی لازم میرساند. وظیفه فرهنگسازی در وهله اول به عهده خود مردم است. ما هروقت این وظیفه را به عهده نهادهای دولتی و حکومتی گذاشتیم و آن را از بالا به پایین انجام دادیم شکست خوردیم، زیرا این کار به درستی انجام نشدهاست. به جای آموزش و کنترل، سانسور کردیم که تضادهای اجتماعی نتیجه آن است. اگر جریان اجتماعی را به حال خود بگذاریم و صرفا دیدگاهها و اطلاعات مفید درباره آن دراختیار مخاطبان قرار دهیم این فضا کمکم به ثبات و تعادل میرسد.
چرا بعضی از اینستاگرامرها برای خودشان مسئولیت اجتماعی خاصی قائل هستند؟
برای پاسخ به این سوال قبل از هر چیز باید بدانیم چرا مردم به تولید یا دنبال کردن این محتواها گرایش دارند. یکی از دلایلاش تولید نشدن محتوای ارزشمند در فضای مجازی است. وقتی ما محتوای مناسبی نداشتهباشیم هر چیزی امکان جذب مخاطب را پیدا میکند. توضیح ساده این که وقتی چشم ما به دیدن زیبایی عادت نداشتهباشد، بهراحتی هر چیزی را دنبال میکند. متاسفانه ما نتوانستهایم از فرصتهای فضای مجازی برای تولید محتوای ارزنده مردمپسند استفاده کنیم، میدان به دست محتواهای عامهپسند افتادهاست. حالا اینکه چرا بعضی از اینستاگرامرها با بالا رفتن تعداد دنبالکنندههایشان، در زمینههای مختلف اظهار نظر میکنند یا مسئولیت اجتماعی خاصی برای خود متصور هستند، صرفا باور خودشان است. درواقع این موضوع از بیرسالتی نشئت میگیرد و برای جذب مخاطب است. در بعضی مواقع هم بالا رفتن تعداد دنبالکنندگان، ترغیبکننده افراد برای تولید محتواهای این چنینی است. شاید بهتر باشد به جای صادر کردن حکم کلی برای این موضوع، آن را به صورت موردی بررسی کنیم.
مروری بر نقاط مثبت و منفی فیلم
آنچه در ادامه میخوانید، نظر شخصی ما درباره «اینستاگرامر» است. خطر لو رفتن فیلم که در کار نیست؛ چون اساسا با قصه به آن معنا که در سینمای قصهگو سراغ داریم، مواجه نیستیم. اما اگر دلتان میخواهد برداشت شخصیتان از فیلم تحت تأثیر قرار نگیرد، میتوانید خواندن این بخش را به بعد از دیدن مستند موکول کنید.
قوت فیلم در چیست؟
+ دست گذاشتن روی موضوعی بهروز؛ در جولان سوژههای تکراری بیخاصیت در سینما، صرف حرف زدن درباره اینستاگرام اتفاق خوبی است. از طرف دیگر، هرچه آسیبشناسی و تحلیل و بررسی درباره فضای مجازی انجام میشود، در چهارچوب میزگردها و همایشهای آکادمیکی است که نه به گوش مخاطب فضای مجازی میرسد، نه نتیجه و اثرش معلوم است.
+ ریتم خوب؛ سوژههای اینستاگرامر گرچه همهشان به یک دلیل واحد جلوی دوربین هستند اما هرکدام، قصه و ماجرای خودشان را دارند. تقسیم زمان بین این افراد، کمک کرده فیلم از ریتم نیفتد. از طرف دیگر، کارگردان از هولِ نمایش همه آدممعروفهای اینستاگرام توی دیگ نیفتاده و با حجم زیادی از اطلاعات مخاطب را گیج و خسته نمیکند.
+ نداشتن سوگیری؛ عمده نقدها درباره مستند، همانطور که در مصاحبه با کارگردان هم خواندید به جهتگیری نداشتن فیلم معطوف است. ایرادی که اتفاقا از جهتی، قوت بهشمار میرود. مخاطب اینستاگرام و اینستاگرامرها، نوجوان و جوان هستند؛ کسانی که دل خوشی از نصیحت شنیدن ندارند. اینستاگرامر، در غیاب رویکرد معلم اخلاقگونه و شعار متدوال «اینها همه مثل هماند و میخواهند با ویترین زرقوبرقدارشان ما را فریب بدهند» قابل اعتنا و دیدنی از آب درآمده است.
ضعف فیلم، کجاست؟
- نبود پیشینه پژوهشی؛ گرچه هدف فیلم به گفته کارگردانش آسیبشناسی نبودهاست اما در سوژههایی که ظرفیت پرداخت جامعهشناختی و روانشناسانه دارند، غفلت از این موضوع کار را در سطح نگه میدارد. کمک گرفتن از چندمتخصص علوم انسانی، میتوانست اینستاگرامر را از مستندی صرفا جذاب و اطلاعرسان به اثری چالشی، عمیق و قابل استناد تبدیل کند.
- سوژههای بیشناسنامه؛ هدف مستند، نمایش واقعیت یا حداقل بخشی از زندگی واقعی اینستاگرامرهاست؛ بعد از دیدن فیلم، میفهمیم این آدمها در چه خانهای زندگی میکنند، سر چه چیزهایی با هم بگومگو میکنند و لایک و کامنت ما پای پستهایشان منبع درآمدشان است اما هنوز نمیدانیم دقیقا چه کسانی هستند؛ تحصیلاتشان چیست، حرفه و تخصصی دارند یا نه و قبل از اینستاگرام چه کار میکردهاند.
- نداشتن روحیه پرسشگری؛ فضای مجازی، چطور و تحت چه ساز و کاری به آدمها توهم رسالت و مسئولیت میدهد؟ آیا هرکسی تلفن همراهش دوربین خوبی داشتهباشد، میتواند نقش فرهنگساز و مصلح اجتماعی را ایفا کند؟ مخاطبان اینستاگرام، چطور اینستاگرامرها را در چنین نقشهایی میپذیرند؟ پاسخ دادن به این سوالات، شاید درحیطه وظایف یک مستند سینمایی نباشد اما «اینستاگرامر» این گزارهها را در قالب سوال هم مطرح نمیکند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
بر اساس نامه جدید هیئت دولت به بانک مرکزی، مقرر شده مانده تسهیلات صندوق توسعه ملی که برای طرح مهار و تنظیم آب های مرزی، ایجاد شبکه های اصلی و فرعی و احیای اراضی کشاورزی در استان های خوزستان و ایلام و نیز انتقال آب از اراضی دشت سیستان اختصاص یافته بود، از زمان فعال شدن سامانه نیما براساس قیمت این سامانه محاسبه و معادل ریالی آن به حساب بانک عامل واریز شود تا طرح های مذکور اجرایی شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ورزش، بخشی از زندگی سالم است . استفاده از فضاهای ورزشی درهمه جای دنیا حق شهروندی محسوب می شود و به این منظور، در کشورما نیزامکاناتی مهیا شده تا شهروندان با کمترین هزینه، از امکانات ورزشی در پارک ها استفاده کنند.نکته ای که از ابتدای نصب و استفاده این وسایل مطرح بوده، نگرانی درباره استاندارد نبودن وعوارض احتمالی آن هاست. برخی معتقدند بیشترکاربران این وسایل، اهل انجام ورزش حرفه ای نیستند و از روش های درست حرکات آگاهی ندارند و ممکن است استفاده ازآن ها باعث تشدید یا بروز بیماری هایی مانند آرتروز شود.در این مطلب لوازم ورزشی پارک ها را از جنبه های مختلف مورد بررسی قرارمی دهیم.
آیا این وسایل استاندارد است ؟
به طور کلی می توان گفت بیشتر دستگاه های ورزشی موجود در پارک ها به دلیل این که در آن ها به جنسیت متفاوت کاربران، تناسب جثه ای آن ها، آمادگی جسمانی پایه ای و ایمنی لازم توجه نشده، استاندارد نیستند و نمی توان از آن ها برای ارتقای آمادگی بدنی سود برد.معمولا ناآشنایی کاربر با روش صحیح استفاده از دستگاه، ندیدن آموزش لازم و نداشتن تناسب جسمی، عوارضی است که به دنبال استفاده از این وسایل به وجود میآیند. متاسفانه بیشتر این وسایل قابل تنظیم نیستند بنابراین ممکن است شخص پس از کار با آن ها دچار التهاب تاندونی، لیگامانی، عضلانی و مفصلی به علت وارد شدن نیروهای اضافی و در راستای غلط بر اعضا شود. اگرچه شاید استفاده از این وسایل برای افرادی که جثه شان با آن ها متناسب است وورزشکار هستند و قصد دارند سطوح آمادگی قبلی خود را حفظ کنند، مناسب باشد ولی برای استفاده عموم، باید روش استفاده صحیح از این وسایل و اصول گرم کردن، انعطاف پذیری و سرد کردن و نحوه تنفس صحیح حین تمرین های قدرتی آموزش داده شود.
نکته قابل توجه
دستگاه های موجود در پارک ها برای آمادگی جسمانی پیش بینی شده اند و به هیچ وجه قابلیت درمانی ندارند بنابراین افرادی که دچار مشکلات اسکلتی- عضلانی هستند، نباید برای بهبود بیماری از آن ها استفاده کنند.در صورتی که جزو گروه های آسیب پذیر (سالمندان، کودکان یا زنان باردار) هستید، بدون مشورت با پزشک از انجام هرگونه فعالیت ورزشی با این دستگاه ها خودداری کنید.صرف نظراز ایرادهایی مانند چگونگی نصب و جانمایی این وسایل با توجه به هزینه زیاد، قرار ندادن ضربه گیر در کف ، نداشتن تابلوی راهنمای مناسب ، در بعضی موارد رعایت نشدن فاصله مناسب دستگاه ها با هم و ....در ادامه به چند وسیله ورزشی در پارک ها وکاربرد آن ها اشاره می کنیم . ناگفته نماند اگر چه نصب این وسایل، کار ارزشمندی برای همگانی کردن ورزش در سطح جامعه بوده اما موضوع قابل تامل این است که شهرداری ها و مسئولان ورزشی، باید در ادامه استفاده بهینه و بهتراز آن به شهروندان خدمات بیشتری ارائه دهند تا وسایل بدون استفاده نماند و هزینه ای که صرف شده است، به هدر نرود.
دستگاه لیفت نشسته
برای تقویت عضلات زیربغل، پشت بازو و سرشانه مناسب است .
دستگاه تخته شکم
دستگاه تخته شکم برای تقویت و افزایش انعطاف پذیری ماهیچه های شکم و پشت و سوزاندن و کاستن چربی شکم و کمر، مناسب است و می توان برای تقویت ماهیچه های شکم و زیبایی اندام از آن استفاده کرد.
دستگاه ریلکسیشن
از دستگاه ریلکسیشن می توان برای بهبود و ارتقای سیستم گردش خون و اکسیژن رسانی سریع به تمامی اندام های بدن استفاده کرد.
دستگاه گام زن دست و پا
برای تقویت عملکرد قلبی و ریوی و همچنین سوزاندن چربی مناسب است.
دستگاه مسگری
این دستگاه به دلیل ایجاد چرخش در ناحیه کمر، اگرچه برای افراد سالم مفید است ولی درافراد باسابقه جدید کمردرد و آسیب دیسک کمری، می تواند خطرساز باشد.
دستگاه پاندولی
دستگاه پاندولی (پهلو و بغل ران) برای تقویت ماهیچه ها در اعضای کمر، شکم ، پشت و افزایش توازن در هر چهار عضو است.
دستگاه چرخ و فلک دو تایی
دستگاه چرخ وفلک دوتایی برای تقویت ماهیچه های بدن در قسمت بالا تنه و افزایش انعطاف پذیری و تحریک مفاصل شانه و عضلات، گردش سریع خون در کلیه عروق بدن و قلب مناسب است. باید توجه داشت که حرکات باید به آرامی و با تمرکز انجام شود و هر چرخشی به چپ و راست، باید با تنفس عمیق همراه باشد.
دستگاه ماساژور
برای تقویت کمر، ماساژ دادن ماهیچه های کمر و ماساژ کامل عضلات پشتی بدن، تقویت سیستم عصبی مرکزی، برطرف کردن خستگی و لای روبی رگ های خونی و سیستم گردش خون کاربرد دارد.
نخستین دستگاه های بدنسازی پارکی، درسال ۱۹۹۸ میلادی درکشور چین ساخته و در سال ۱۳۸۴ در پارک های ایران نصب شد. توجه به این که هر وسیله ورزشی برای چه گروه از افراد و چه محدوده سنی طراحی شده است ضرورت دارد حتی اگر دستگاه مناسب تمام سنین باشد
روزنامه سلامت ، باشگاه خبرنگاران
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آسیب های بلد نبودن روش قهر کردن
قطع رابطه عاطفی واقعا سخت است چون شامل دادن یا گرفتن خبر بدی است که عمیق ترین نقطه ضعف آدم ها به حساب می آید: «ترس از این که دیگران نمی توانند دوست مان داشته باشند!». متاسفانه بیشتر ما روش قهر کردن را بلد نیستیم و به همین دلیل نه فقط نمی توانیم ناراحتی قطع رابطه را به حداقل برسانیم بلکه با رفتارهای اشتباه، اوضاع را بر فرد مقابل سخت می کنیم و خودمان هم وارد وضعیتی می شویم که نمی توانیم رفتارهای مان را نقد کنیم چراکه حق را به خودمان می دهیم و در اصطلاح «حق به جانب» رفتار می کنیم. در نابلدی زوج ها درخصوص رفتار قهر کردن همین بس که بسیاری از زنان و مردان وقتی عصبانی یا خشمگین می شوند، با صدای بلند فریاد می کشند، ناسزا می گویند و حرف های نامناسب می زنند، دیگری را قضاوت و تحقیر می کنند و بی لیاقت جلوه می دهند. در نهایت نیز طرف مقابل را ترک می کنند و او را با حجمی از احساس بی لیاقتی تنها می گذارند. طبیعی است که ماندن با چنین احساساتی بدون حل درست آن ها زوجین را تا حد تنفر از تمام زن ها و مردهای اطراف شان می کشاند. اتفاقی که برای مردی که ماجرایش را در ابتدای مطلب خواندید هم افتاده بود.
داستان من خوبم و تو خوب نیستی!
عده ای از افراد بعد از هر ناراحتی و عصبانیت، طرف مقابل را قضاوت و قهر می کنند و بعضا خانه را ترک می کنند تا ثابت کنند من همان آدمِ خوب داستان هستم چون کاری نمی کنم و گناهی مرتکب نمی شوم اما کسی که این وسط ظالم است و با اشتباهاتش رابطه را به سردی و جدایی می کشاند، تو هستی! همان داستان همیشگی من خوب هستم و تو خوب نیستی که در زندگی مشترک، دلسردی عجیبی را به بار می آورد به خصوص اگر طرف مقابل مان مرد یا زنی باشد که در پاسخ به اهانت و تحقیر و توهین دیگری، سکوت اختیار کند و در اندیشه حفظ حرمت ها باشد. این ها افرادی هستند که تصور می کنند بهترین راهکار برای تسلط روی افراد، این است که آن ها را با قهر کردن تحت کنترل درآورند تا با فشاری که به شریک زندگی شان وارد می کنند او را مجبور کنند که به خواسته ها و انتظارات شان جامه عمل بپوشاند. شیوه برخوردی که خودخواهانه به نظر می رسد چراکه به این ترتیب فرصت حرف زدن را از طرف مقابل سلب می کنند.
5 نکته درباره قهر
قهر کردن نوعی واکنش اعتراضی است برای افرادی که نمی توانند با روش های درست، دلخوری شان را نشان دهند. از آن جایی که چنین رفتاری در بین زوج ها رایج و گاهی اجتناب ناپذیر است بسیار مهم است که زوج ها مهارت قهر کردن را بلد باشند. به راهکارهایی که در ادامه اشاره می شود، عمل کنید.
ابتدا نگاهی به نوع شخصیت تان بیندازید: روان شناسان معتقدند قهر کردن محصول خشم افراد درون گرا، کم جرئت، ضعیف، کمرو و خجالتی، کم حرف، تودار و مرموز، پرتوقع و ناتوان در ابراز احساسات و عواطف است. پس چنان چه در تمام بگو مگوهای زناشویی اولین راهکار برای رویارویی با مشکل، قهر کردن است باید دست به اصلاحی جدی در شخصیت تان بزنید.
بازی «سرزنش» راه نیندازید: درباره «آلزایمران عاطفی» چیزی شنیده اید؟ عده ای از زوج ها یادشان می رود که فرد مقابل، همسرشان است! چشم های شان را می بندند و وقتی شروع به بیان دلخوری های شان می کنند، متوجه هیچ چیز نمی شوند. این افراد فقط دوست دارند همسرشان را سرزنش و با حجمی از عذاب وجدان رها کنند چراکه نمی خواهند مسئولیت مشکل پیش آمده را به عهده بگیرند و سعی می کنند تمام تقصیرات را به گردن دیگری بیندازند. در اوج درگیری وقتی حرفی برای گفتن پیدا نمی کنند به نقطه ضعف های طرف مقابل متوسل می شوند و وقتی تمام حال خراب شان را روی دیگری خالی کردند، او را ترک و رها می کنند. این موضوع باعث می شود همسرشان سه بار ضربه بخورد؛ یک بار به خاطر دعوا، بار دیگر به علت یادآوری موضوعی که نباید مطرح می شد و بار سوم نیز به این دلیل که با حجم تحقیری که تحمل کرده اند، تنها مانده اند و نمی دانند چگونه به حل آن بپردازند.
به جای قهر کردن یا ترک منزل سکوت را انتخاب کنیم: گاهی سکوت می تواند کمک کننده باشد ولی نباید آن را با «قهرهای طولانی» مدت اشتباه گرفت. در روش سکوت که راهکاری موقت است، فرد باید به طرف مقابل توضیح دهد که: «با توجه به شرایطی که بین ما دو نفر ایجاد شده و ناشی از هیجان است، به فضا و زمانی برای فکر کردن و تصمیم گیری بهتر نیاز داریم تا ادامه بحث، شرایط مان را بدتر نکند بنابراین ترجیح می دهم در این باره فعلا سکوت کنم.»
برای سکوت تان بازه زمانی شفاف تعیین کنید: از کاربرد جملاتی چون «فعلا ترجیح می دهم سکوت کنم چون حوصله بحث کردن ندارم»، «فعلا سکوت می کنم تا تو به اشتباهاتت پی ببری» و امثال آن امتناع کنید. روش صحیح آن است که بگویید: «من ترجیح می دهم از الان تا فردا یا یکی دو روز آینده درباره این مسئله سکوت کنم. بعد حتما راجع به این موضوع صحبت خواهیم کرد».
قهر را به لجبازی نکشانیم: قهر کردن معمولا با لجبازی تکمیل می شود و در اغلب موارد هدف از لجبازی این است که فردی که قهر کرده، قصد دارد با این عمل خود، پیام «تو همچنان مقصری» را به دیگری انتقال دهد تا خودش به اهدافش نزدیک تر شود. بعد از گذشت زمان اندکی از قهر، دست از لجبازی و بزرگ نمایی رفتار و ویژگی های منفی طرف مقابل برداریم و به او شانس گفت و گو و فرصت حل مسئله بدهیم چراکه لجبازی بعد از قهر کردن و کش دادن آن به طور قطع، رابطه را با سرعت غیرقابل تصوری به سمت جدایی می کشاند.
3 توصیه برای آشتی اصولی
بعد از یک قهر کوتاه یا طولانی، معمولا هر دو طرف تمایل زیادی برای بازگشت به یکدیگر دارند اما از آن جایی که دلخوری ها هنوز حل نشده اند و دو طرف یکدیگر را در وقوع این اتفاق مقصر می دانند در نتیجه روند آشتی کردن کمی سخت می شود. راهکارهایی که در ادامه مطرح می شود، به شما در خصوص این موضوع کمک می کند.
قبل از آشتی، کمی فکر کنید: نگذارید ساعات قهر بودن تان طولانی شود ولی آن قدر سریع آشتی نکنیدکه هنوز هیجان و ناراحتی تان از دعوا و کشمکش ها از بین نرفته باشد. کمی صبر کنید تا از لحاظ روحی آمادگی آشتی پیدا کنید و آرام شوید وگرنه ممکن است دوباره آتش زیر خاکستر باد بخورد و افروخته شود. با خودتان کمی خلوت کنید و به موضوع دعوای تان فکر کنید.
تقصیرات خودتان را هم بپذیرید: همیشه این نکته باید در ذهن مان باشد که عامل به وجود آمدن یک مشکل، یک نفر نیست و همواره دو نفر در بروز مشکل نقش دارند. ببینید که واقعا چرا طرف مقابل تان شما را به نشانه قهر ترک کرده است؟ آیا او خودش محدودیت هایی نداشته که باعث آن رفتار شده است؟ ممکن نیست که در روز یا روزهایی که شما را رنجانده است، از چیزی ناراحت بوده باشد؟ احتمال ندارد که شما رفتاری کرده باشید که چیز تلخی را برایش زنده کرده باشد. همه ما روزهایی داریم که تحت فشار روانی هستیم. منصفانه تر است که بررسی کنیم همه انسان ها خوبی هایی هم دارند که باعث شده ما مدت ها در کنارشان احساس راحتی کنیم. بررسی منصفانه ایرادهای خودتان قدم اول برای آشتی صحیح است.
به دنبال مقصر نباشید: هر فردی باید مسئولیت های خود را بپذیرد. زوج موفق زوجی هستند که در مواقع بروز مشکلات، هر کدام به صراحت اعلام می کند که «من هم در وقوع این اتفاق مسئول هستم». بعد از این که افراد تکلیف خود را در بروز بحران مشخص کردند، هر کدام از همسران که شجاعت بیشتری داشته باشد، قدم اول را در جهت حل مشکلات برمی دارد و زندگی مشترک را از بحران خارج می کند.
تحلیل حوادث
ملیحه شهرستانی| کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
در زندگی مشترک، زن و مرد گاهی در موقعیت هایی قرار می گیرند که شرایط مطابق میل شان نیست و هر حرفی را به مثابه توهین برداشت می کنند و همین موضوع باعث قهر و دعواهایی بین آن ها می شود. دعوا و قهرهایی که اگر به درستی مدیریت نشود، توانایی تبدیل شدن به یک بحران را دارد. نمونه آن، همین ماجرایی است که چند روز پیش در تهران اتفاق افتاد و به بهانه آن می خواهیم بیشتر درباره یک قهر و آشتی اصولی با شما مخاطبان گرامی صحبت کنیم.
ماجرا چه بود؟
چند روز پیش بود که به کارآگاهان پلیس آگاهی تهران خبر رسید که مردی سوار بر موتورسیکلت، تقریبا 15 زن و دختر را با ضربه درفش از پشت سر هدف قرار داده و گریخته است. بعد از دستگیری، متهم در اولین بازجویی ها به جرمش اعتراف و در شرح ماجرا بیان کرد: «شغل من تأسیساتی است. چهار سال قبل ازدواج کردم و صاحب پسری سه ساله هستم. مدتی بعد از ازدواج با همسرم اختلاف پیدا کردم. در این مدت بارها با هم مشاجره داشتیم تا این که او خانه را به حالت قهر ترک کرد. بعد از آن بود که کینه زنان را به دل گرفتم و از آن ها متنفر شدم و تصمیم گرفتم تا از زنان انتقام بگیرم. شیء نوک تیزی که در خانه داشتم برداشتم و سوار موتور شدم و شروع به پرسه زنی در خیابان ها کردم. در محل های خلوت زنانی را که در حال عبور بودند دنبال می کردم و به آن ها ضربه می زدم و از محل دور می شدم.»
منبع: عصر ایران
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شرایط خاص دسترسی ایران به منابع انرژی که در نوع خود در جهان بی نظیر است-چرا که کشورمان اولین ذخایر مجموع نفت و گاز جهان را در اختیار دارد- موجب شده است قیمت انرژی بین ایران و کشورهای همسایه تفاوت چشمگیری داشته باشد، به طوری که مثلا قیمت هر لیتر بنزین معمولی در کشور عراق 450 دینار عراقی(حدود 4500 تومان) و هرلیتر بنزین سوپر 850 دینار عراقی
( حدود 8500 تومان) است در دیگر کشورهای همسایه نیز تفاوت قیمت فاحشی با قیمت هزار تومانی بنزین در ایران وجود دارد، این وضعیت تنها در مشتقات نفتی مصداق ندارد بلکه در دیگر انواع حامل های انرژی مثل برق و آب نیز وجود دارد به طوری که قیمت تمام شده هرکیلووات برقی که برای هریک از ایرانیان مصرف میشود بیش از دو برابر قیمتی است که در قبوض برق آنان نمود دارد بنابراین دولت یارانه پنهان فراوانی را صرف این موضوع می کند. قیمت تمام شده تصفیه هر مترمکعب آب شرب شهری نیز وضعیتی مشابه دارد، در چنین شرایطی تردیدی نیست که کسانی که از مصرف حامل های انرژی بیشتری برخوردارند، به ویژه خانوارهای پرمصرف شهری، از میزان یارانه بیشتری نیز بهره می برند به طوری که براساس برخی از برآوردها میزان یارانه ای که هر خانوار پرمصرف تهرانی استفاده می کند، هفت برابر یک خانوار کم مصرف است،این شرایط با هیچ یک از آرمان های اقتصادی یک جامعه اسلامی مدرن سازگاری ندارد و باید برای رفع آن راه حلی را جست و جو کرد که یکی از آن ها طراحی و اعطای کارت انرژی به هریک از ایرانیان است.
البته کارت انرژی چیز جدیدی نیست و الگوهای مشابه آن در برخی از کشورهای پیشرفته عملیاتی می شود اما تردیدی نیست که باید متناسب با شرایط بومی کشورمان به طراحی مناسبی از این الگو برای تحقق بهتر سیاست های منجر به عدالت اجتماعی و مصرف بهینه و همراه با بهره وری بیشتر انرژی دست یابیم.
کارت انرژی از آن جایی که علاوه بر سوخت شامل انواع دیگر حامل های انرژی می شود،نمونه کامل تری از کارت سوخت است و از جامعیت بیشتری در تحقق آرمان های اقتصادی مطلوب یک جامعه اسلامی مدرن برخوردار است، از یک نگاه مشخص به این الگو میتوان با افزایش چند برابری قیمت حامل های انرژی برای پرمصرف ها و اختصاص آن به کم مصرف ها ، در راستای عدالت اجتماعی و هدایت پرمصرف ها به مصرف بهینه و بهره ور تلاش کرد.تفاوت این روش با پرداخت یارانه مستقیم نقدی در آن است که در روش پرداخت یارانه نقدی بخشی از درآمد حاصل از واقعی سازی قیمت حامل های انرژی به صورت نقد در اختیار خانوارها قرار می گیرد ، در حالی که در این روش میتوان بخشی از درآمد ناشی از واقعی سازی و اعمال جریمه بر پرمصرف ها را به صورت غیرنقدی برای جبران هزینه های انرژی خانوارهای کم مصرف اختصاص داد به طوری که هزینه کمتری برای مصارف انواع حامل های انرژی بپردازند.استفاده از این روش اولا تبعات تورمی ناشی از پرداخت یارانه مستقیم نقدی را ندارد ؛ ثانیا موجب هدایت خانوارهای پرمصرف به سمت مصرف بهینه به دلیل واقعی سازی قیمت و اعمال برخی از جرایم و درنتیجه بهره وری بیشتر می شود و ثالثا تحقق عدالت اجتماعی بیشتر در جامعه را در پی دارد که خوب است مد نظر مسئولان محترم وزارتخانه های مربوط ازجمله وزارت نفت و نیرو و درسطح کلان تر در دولت باشد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
راهپیمایی میلیونی اربعین در عراق کم کم جایگاه خود را در عرصه های مختلف تثبیت می کند. اتفاقی بزرگ و بی نظیر که در دو بعد داخلی و منطقه ای پیامدهای بسیار شگرفی به همراه دارد و خواهد داشت.
1- تحولات داخلی
حضور ایرانی ها در راهپیمایی اربعین حسینی، طی پنج سال اخیر، به تدریج سیر تحولی شگفت انگیز و پرسرعتی را پیموده است. از سال های نخستین که این اتفاق، رسانه ای نبود و جمعیتی اندک از ایران به عراق می رفتند تا مسیر نجف به کربلا را همراه با عراقی ها بپیمایند، تا امروز که براساس آمارها حدود دو میلیون ایرانی خود را به این راهپیمایی 20 میلیونی رسانده اند، اتفاقات بی نظیری شکل گرفته است؛ از جمله:
- قدرت اجتماع سازی در میان مردم: به جرئت می توان گفت پس از جنگ تحمیلی که یک عنصر سخت (یعنی جنگ نظامی) توانست مردم ایران را حول یک مسئله (یعنی دفاع از ایران) جمع و تشکیلات اجرایی کاملا مردمی ایجاد کند، دیگر چنان اتفاقی را در کشور شاهد نبودیم، مگر در برخی اتفاقات ناگوار مانند زلزله بم، کرمانشاه و امثال آن که حس انسان دوستی ایرانی ها، صحنه هایی بی نظیر را آفرید. با این حال می توان ادعا کرد که فقط در دوره دفاع مقدس بود که گروه های مردمی در محلات، روستاها، مناطق شهری و استانی تشکیلات خاصی برای نام نویسی، اعزام، جمع آوری کمک های مردمی و ساختارهایی از قبیل داشتند. اما در سال های اخیر شاهد بروز پدیده ای بودیم که باعث شده مردم ایران در یک برهه خاص، از هر قشر و گروه و هر شهر و روستای برخوردار و نابرخوردار، هر سال گرد هم بیایند و گروه های سفر برای حضور در پیاده روی اربعین را شکل دهند و در یک همگرایی اجتماعی بی نظیر، عازم این راهپیمایی شوند و برگردند. این موضوع فی نفسه یک اتفاق بسیار مهم در اجتماع سازی مردم ایران است که در دهه های پس از دفاع مقدس جای خالی آن احساس می شد. اتفاقی که هرچه مردمی تر باقی بماند و غیردولتی تر باشد، حیات آن پربرکت تر خواهد بود. در همین اجتماع سازی های کوچک و بزرگ است که با بدرقه یا استقبال از زائران اربعین، حتی بخشی از معنویت زائران پیاده به جاماندگان از این پدیده مهم منتقل می شود و چه بسا بخشی از اثر مهم انسان سازی اربعین در همین استقبال ها و بدرقه ها شکل بگیرد و تا سال های سال برای چندین نسل چون سرمایه ای گران بها، مردم را به اهل بیت (ع) متصل نگه دارد. این یکی از گمشده های ما نسل های جدیدتر کشور است که دوران جنگ تحمیلی و معنویت سرشار آن دوران را که به سراسر ایران نفوذ پیدا کرده بود، درک نکرده ایم. گویی پیاده روی اربعین آمده تا بخشی از آسیب های اجتماعی و معنوی و حتی بخشی از کم کاری های
دهه های اخیر درباره تربیت نسل های جوان را به دوش گیرد و آن ها را در راه حسین (ع)، برای آینده این مسیر و انقلاب اسلامی حفظ کند.
- پدیده جاماندگان: شاید در کنار اقیانوس پیاده روی اربعین، پدیده قابل توجه جاماندگان اربعین کمتر دیده شود. موضوعی که در 3-2 سال اخیر کم کم به مراسم این روز در شهرهای ایران اضافه شده است. پدیده ای که گرچه از یک حسرت عمیق ناشی از حضور نداشتن در جمع راهپیمایان نجف تا کربلا حکایت دارد اما به خوبی نشان دهنده وابسته نگه داشتن مردم به مفاهیم بلند این حادثه تاریخی و علقه مردم به اهل بیت (ع) و بهانه ای برای نمایش این علاقه است. موضوعی که می تواند به نفود بیشتر محبت اهل بیت (ع) در جامعه کمک کند.
- مراودات بی نظیر مردمی و دولتی با عراق: یکی از پیچیده ترین و حساس ترین امور کنسولی و امنیتی در کشورها، عبور و مرور از مرزها و ارتباط میان شهروندان یک کشور با کشورهای همسایه است. اگر مراودات پیچیده امنیتی میان دو کشور برای تامین امنیت مرزها و مسیرهای منتهی به نجف و کربلا را درعین اهمیت کنار بگذاریم، همین که در یک برهه خاص طی 24 ساعت حدود 100 هزار ایرانی از مرزها عبور می کنند و وارد عراق می شوند، نباید ما را به بزرگی اتفاقی که رخ داده بی تفاوت کند. این که طی حدود 10 روز دو میلیون نفر از یک کشور وارد کشور دیگری شوند و باز از همان مرز برگردند، یک اتفاق بی نظیر در مناسبات همسایگی است. آن هم در یک منطقه با مختصات امنیتی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی غرب آسیا که فراتر از هر رفتار، حتی هر حرف و کلامی می تواند به یک معضل امنیتی و سیاسی تبدیل شود. از آن مهم تر مراودات دو ملت ایران و عراق است. دو ملتی که برادرانه یکدیگر را در آغوش می گیرند، گویی کم کم آماده می شوند تا معادلات بزرگ تر را در منطقه و جهان رقم بزنند. دو ملتی که اتفاقات 3-2 ماه اخیر نشان داد مسیر را به درستی می روند و به همین دلیل اتحادشان هدف حمله دشمنان و تفرقه افکنان قرار گرفته است.
2- تحولات منطقه ای
بدون شک یکی از مهم ترین اتفاقاتی که توانسته در نمایش اتحاد مسلمانان منطقه، فراتر از مرزهای جغرافیایی نقش آفرینی کند، همین پدیده راهپیمایی اربعین است. پدیده ای که نه زن و مرد می شناسد، نه ایرانی و عراقی و افغانستانی و پاکستانی و هندی و لبنانی و قطری و آلمانی و ...، نه کودک و بزرگ، نه شیعه و سنی و نه حتی مسلمان و مسیحی و یهودی. اتفاقی که معادلات سیاسی و حتی امنیتی منطقه را متحول خواهد کرد. چه این که پیوند ملت ها بسیار عمیق تر و کارسازتر و راهگشاتر از پیوند دولت های دو یا چند کشور است. اربعین به معنای واقعی کلمه پدیده ای است که اتحاد را در عالی ترین سطح خود یعنی پیوند و اتحاد میان مردم کشورها و ملت های مختلف ایجاد می کند. پیوندی که می تواند آثار بی نظیری در تثبیت گفتمان اسلام ناب محمدی (ص) در منطقه و تضعیف و شکست طرح های غربی و عبری داشته باشد. پیوند دو ملت عراق و ایران که دیگر باید گفت در راهپیمایی اربعین سال های اخیر به مرحله بسیار راهبردی رسیده و تثبیت شده است، می تواند گره مشکلات منطقه را باز و حتی آن گونه که امام خمینی (ره) در اوایل دهه 60 پیش بینی کرده اند، نقشه های آمریکا را خنثی کند: «...اگر ایران و عراق به هم پیوند پیدا کنند و اتصال پیدا کنند، سایر این کشورهای کوچولویی که در منطقه هست، آن ها هم به این ها میپیوندند و آمریکا از این منطقۀ زرخیز، که برای او حاضر است هزاران لشکر خودش را از بین ببرد و هزاران مردم را از بین ببرد، محروم خواهد شد...» (سخنرانی امام خمینی (ره) در جمع علما و روحانیون، ائمه جماعات و وعاظ تهران و قم؛31 خرداد 1361) آن چه پیرجماران در خرداد 1361 درباره اتحاد دو ملت ایران و عراق می گفت امروز بارقه هایش به خوبی عیان شده است. امروز نه ایران و عراق که مردم ده ها کشور گرد یک مفهوم یعنی «حماسه حسینی» جمع شده اند و پیام های حماسه عاشورا زبان مشترک اسلام برای جهانی سازی این دین مبین شده است. زبان مشترکی که ان شاء ا... سبب خواهد شد جمله «إن جدّی الحسین قتلوه عطشان» را در زمانه ظهور امام عصر (عج) همه به خوبی بشناسند و معنی اش را درک کنند و بدانند که منجی عالم بشریت فرزند همان حسینی است که عاشورایش، هر سال حماسه عظیم اربعین را پدید آورده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
معاون اول رئیس جمهور، مصوبه هیئت وزیران در خصوص بسته حمایت غذایی دولت از گروه های کم درآمد را ابلاغ کرد که بر اساس آن، دولت مبالغ حمایتی را از طریق حساب های بانکی متصل به یارانه نقدی خانوارهای مشمول پرداخت خواهد کرد. محاسبات نشان می دهد که تا آخر سال، مبلغ کمک دولت به هر فرد مشمول، حدوداً بین 225 تا 257 هزار تومان خواهد بود.
سرانجام بسته حمایت غذایی دولت از اقشار کم درآمد جامعه، به مرحله اجرایی رسید. به گزارش تسنیم، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور، مصوبه هیئت وزیران در خصوص این بسته را به وزارتخانه های کار، اقتصاد، نفت، صمت، کشاورزی، سازمان برنامه و بانک مرکزی ابلاغ کرد. بر این اساس وجوه در نظر گرفته شده برای خانوارهای جامعه هدف، به حساب بانکی متصل به یارانه نقدی سرپرستان خانوار واریز خواهد شد.
خانوارهای مشمول طرح
بر اساس ابلاغیه فوق، این طرح در بین چهار گروه از خانوارهای کشور اجرا می شود:
1- خانوارهای تحت پوشش و پشت نوبتی کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی کشور
2- خانوارهای تحت پوشش بنیاد شهید و امور ایثارگران
3- خانوارهای با درآمد ماهانه کمتر از 30 میلیون ریال در گروه های کارگران ساختمانی، قالیبافان و شاغلان صنایع دستی، مشاغل آزاد و خویش فرمایان، رانندگان بین شهری و درون شهری، زنبورداران، کارگران باربر، شاغلان کسب و کارهای خانگی، کارگران کارگاه های متفرقه، عشایر و روستاییان، بازنشستگان، دریافت کنندگان بیمه بیکاری و دیگر گروه های مشمول که توسط وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی شناسایی می شوند.
4- دیگرخانوارهای کم درآمد با درآمد ماهانه کمتر از 30 میلیون ریال که درخواست آن ها پس از بررسی توسط کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی پذیرفته میشود. در این زمینه، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مکلف شده است که با استفاده از اطلاعات در اختیار از طریق کمیته امداد و سازمان بهزیستی، به درخواست کتبی این اشخاص و پس از اجازه آن ها به دسترسی وزارتخانه مذکور به حساب های بانکی رسیدگی کند.طبق این ابلاغیه، اعتبار واریزی موضوع این تصویب نامه برای همه اشخاص و خانوار صرفاً برای خرید کالای سبد حمایتی مصوب کارگروه متشکل از وزارتخانه تعاون،کار و رفاه اجتماعی، صنعت،معدن و تجارت و جهاد کشاورزی قابل استفاده است. همچنین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و نهادهای حمایتی موظفند اعتبار تخصیصی را بر اساس بعد خانوار تنظیم و پرداخت کنند.
منابع و فرایند اجرای طرح
ابلاغیه فوق تصریح کرده است که منابع تامین مالی این تصویب نامه از محل ما بهالتفاوت تسعیر قیمت خوراک کارخانه های پتروشیمی و پالایشگاه ها نسبت به متوسط نرخ سامانه نیما و تغییر قیمت گاز مصرفی کارخانه های فولاد تأمین می شود. همچنین وزارت نفت موظف است با تحویل خوراک کارخانه های پتروشیمی و سوخت کارخانه های فولاد، مابه التفاوت قیمت را دریافت و به حساب ویژه ای نزد خزانه داری کل کشور که به نام سازمان هدفمندسازی یارانه ها افتتاح می شود، واریز کند. سازمان هدفمندسازی یارانه ها نیز موظف است متناسب با اعلام سازمان برنامه و بودجه کشور، اعتبار مربوط به اجرای این تصویب نامه را برای تأمین بسته های حمایتی به حساب ذی نفعان واریزکند. در این بخشنامه، مسئولیت حسن اجرا، بر عهده وزارت تعاون گذاشته شده است.
فرا خبر
نحوه محاسبه سهم هر فرد مشمول
این ابلاغیه، سازمان برنامه را مکلف کرده است تا سقف 90 هزار میلیارد ریال را صرف این تصویب نامه کرده و مازاد بر این سقف را صرف حمایت از تولید، اشتغال و قراردادهای پیمانکاران کند.به رغم این که این ابلاغیه، سهم هر فرد مشمول را دقیقاً مشخص نکرده است، اما می توان از برخی شواهد و قراین، مبلغ آن را حدس زد. در این زمینه، رئیس جمهور چندی قبل و در جلسه بررسی صلاحیت چهار وزیر پیشنهادی، تعداد افراد مشمول بسته حمایت غذایی را نیمی از جمعیت کشور اعلام کرده بود. اظهارات برخی مسئولان دولتی نیز پیش از این حاکی از این بود که جامعه هدف این طرح، تقریباً معادل با پنج دهک جامعه است. با این حساب و با فرض این که این طرح بین 35 تا 40 میلیون نفر از جمعیت کشور اجرا شود، می توان گفت که سهم هر فرد از این بسته حمایتی تا پایان امسال چیزی در حدود 225 تا 257 هزار تومان خواهد بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پس از دو روز حمله دلخراش ارتش نیجریه، باز هم مردم عزادار حسینی در روز اربعین به خیابانها آمدند تا در این روز راهپیمایی و عزاداری کنند اما نیروهای نظامی نیجریه باز هم با گلولههای جنگی به سرکوب و کشتار مردم پرداختند. دولت نیجریه هر سال با تجمعها و مراسم مسالمتآمیز مسلمانان که اربعین حسینی را گرامی می دارند و راهپیمایی میکنند، مقابله میکند. روزهای یک شنبه و دوشنبه نیروهای نیجریه ای با گاز اشکآور و گلولههای جنگی با مردم عزادار مقابله کردند و چندین نفر را به شهادت رساندند اما مردم ابوجا دیروز نیز به خیابان آمدند و راهپیمایی کردند و نیروهای امنیتی باز هم به مقابله با مردمی پرداختند که به گفته جنبش اسلامی نیجریه هیچ خطری برای کسی نداشتند. براساس فیلم های منتشر شده، جمعیت توسط نیروهای نظامی سرکوب و به عقبرانده میشود و شماری از زخمیها که روی زمین افتادهاند، با رفتاری توهینآمیز و بیرحمانه به عقب خودروی نظامی منتقل میشوند. برخی رسانههای نیجریه از افزایش شمار شهدا به21نفر طی این سه روز عزاداری خبر داده اند. بر اساس گزارش تسنیم تعداد شهدا به 27 نفر رسیده است. همچنین طی ماههای گذشته عوامل حکومت نیجریه بارها علیه معترضان به بازداشت شیخ ابراهیم زکزکی رهبر جنبش اسلامی اقدامات خشونتبار مرتکب شدهاند. «شیخ ابراهیم زکزکی» رهبر شیعیان نیجریه در ماه دسامبر سال ۲۰۱۵ میلادی بعد از حمله ارتش به حسینیه شیعیان و منزل شیخ، دستگیر شد. در جریان این حملات، دهها نفر از شیعیان نیجریه از جمله فرزند شیخ به شهادت رسیدند و افراد زیادی مجروح شدند. شیخ زکزکی اکنون درخانهای بدون امکان دسترسی به پزشک و درمانهای پزشکی و بدون راه ارتباطی به همراه همسر بیمارش، همچنان در حبس است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
«پس از سپری شدن یک ماه از سال تحصیلی، متأسفانه مدرسه تازه تأسیس «امام حسن مجتبی (ع)» واقع در خیابان پنجتن مشهد، فاقد تأسیسات اولیه آب، برق و گاز است. آب مدرسه با تانکر تأمین می شود و برق آن را از منزل همسایگان گرفته اند. از انشعاب گاز هم خبری نیست و در مجموع، هیچ کس به فکر دانش آموزان نیست. وقتی یک مدرسه هنوز شرایط اولیه بهره برداری را ندارد، چه اصراری است که آن را افتتاح و دانش آموزان را ثبت نام کنند؟»
«فرزندم در مدرسه ابتدایی امام حسن مجتبی(ع) واقع در خیابان پنجتن 48 تحصیل می کند. با وجود آن که یک ماه از سال تحصیلی گذشته، برق این مدرسه را از منزل یکی از همسایگان گرفته اند و آن هم فقط در طبقه اول مدرسه وصل شده است و کلاس های طبقه دوم، برق ندارند. در ساعت های عصر، کلاس ها تاریک می شود و به ویژه در کلاس هایی که نورگیر نیستند، تاریکی مطلق برقرار است. آیا چنین مدرسه ای شرایط لازم را برای افتتاح داشته است؟»
این پیام ها بخشی از گلایه های والدین دانش آموزان یک مدرسه نوساز مقطع ابتدایی در منطقه پنجتن است که متاسفانه از حداقل امکانات تاسیساتی به ویژه برق و گاز محروم هستند و دانش آموزان این مدرسه این روز ها با وجود شرایط نامناسب جوی هوا،در کلاس های درس حضور پیدا می کنند.پیرو تماس تلفنی و پیام های تعدادی از شهروندان درباره شرایط نابه سامان این مدرسه، برای بررسی موضوع به این مدرسه می رویم.
دبستان «امام حسن مجتبی (ع)» واقع در منطقه پنجتن زیرمجموعه آموزش و پرورش ناحیه یک مشهد است که مهرماه امسال با حضور وزیر راه و شهرسازی و استاندار خراسان رضوی افتتاح شده است. تعدادی از والدین به همراه فرزندان خود جلوی مدرسه حضور دارند و منتظر تعطیلی شیفت اول این مدرسه هستند تا فرزندان شان در شیفت دوم به مدرسه بروند. با تعدادی از دانش آموزان این مدرسه گفت و گو می کنیم. یکی از سرمای کلاس ها می گوید و این که اول سال تحصیلی، به دلیل سرماخوردگی چند روز غایب بوده است. دیگری از تاریکی کلاس ها می گوید و این که به هر زحمتی، دانش آموزان سعی می کنند در تاریکی عصر ،درس بخوانند. دیگری از مشکلات سرویس های بهداشتی و نبود آب در روزهای اول سال می گوید.
مجبور بودیم
برای پیگیری این موضوع، ابتدا با مدیر روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان گفت و گو می کنیم. «مهدی مجیدی فرد» می گوید: این مدرسه، اوایل سال تحصیلی جدید با حضور وزیر راه و شهرسازی و استاندار خراسان رضوی افتتاح شد. بر اساس مدارک موجود، مکاتبات لازم برای برقراری انشعابات مدرسه نیز از مردادماه آغاز شد و فرمانداری نیز در جریان موضوع قرار دارد.
وی می افزاید: با توجه به شرایط موجود در ناحیه یک آموزش و پرورش مشهد و بافت جمعیتی متراکم منطقه و رشد قابل توجه تعداد دانش آموزان این منطقه طی امسال، لازم بود این مدرسه به بهره برداری برسد. از سوی دیگر، برقراری انشعابات مدرسه در اصل به آموزش و پرورش برنمی گردد.
وی تصریح می کند: پیگیری ما درباره این موضوع از مردادماه آغاز شده بود و حتی روز افتتاح مدرسه نیز مدیرکل آموزش استان با استاندار درباره این موضوع گفت و گو کرد. این مطلب به «مقدوری» معاون استاندار ارجاع داده و پیگیری هایی نیز از این طریق انجام شد. اما با وجود انجام مکاتبات متعدد با شرکت های خدماتی، هنوز اقدامی در زمینه برقراری انشعابات انجام نشده است.
مجیدی فرد خاطرنشان می کند: با وجود هماهنگی های انجام شده، انشعابات مدرسه هنوز وصل نشده و به همین دلیل، تلاش شد که آب و برق مدرسه به شکلی تأمین شود. انشعاب آب این مدرسه به تازگی وصل شده است و امیدواریم با توجه به شرایط جدید جوی و سرمای هوا و مشکلاتی که برای دانش آموزان و معلمان در این زمینه به وجود می آید، دیگر انشعابات این مدرسه وصل شود.
وی تأکید می کند: تمام مدارک مربوط به برقراری انشعابات نیز برای پیگیری بیشتر به فرمانداری و استانداری ارائه شده است تا مشکل مدرسه به سرعت برطرف شود. برای خود ما نیز آزاردهنده است که دانش آموزان و معلمان در مدرسه ای با این شرایط حضور داشته باشند و ایجاد فضای آموزشی با چنین شرایطی قطعا برای ما مطلوب نیست. ما تمام تلاش خود را کرده ایم. وجوه مربوط به برقراری انشعابات مدرسه نیز واریز و مستندات به فرمانداری و استانداری ارائه شده است. وی می گوید: قبول داریم که وقتی مدرسه ای گاز نداشته باشد، دانش آموزان در هوای سرد در آن دچار چالش می شوند. اما تعداد زیاد دانش آموزان در آن منطقه، ما را ناگزیر کرد که از این مدرسه بهره برداری کنیم.
تأخیر در تحویل مدرسه
در ادامه پیگیری این موضوع با کارشناس کارپردازی اداره آموزش و پرورش ناحیه یک مشهد گفت و گو می کنیم. «عباس زاده» در این باره می گوید: ساخت مدرسه توسط راه و شهرسازی و زیر نظر اداره کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس صورت گرفته است و پس از ساخت، باید به آموزش و پرورش تحویل داده می شد. وی می افزاید: این پروژه باید در مردادماه به صورت تکمیل شده به آموزش و پرورش تحویل داده می شد. اما با دو ماه تأخیر و در مهرماه تحویل داده شده است. عباس زاده خاطرنشان می کند: با وجود آن که مدرسه در این منطقه ساخته شده، اما هیچ زیرساختی برای آن در نظر گرفته نشده و این موضوع نیز ارتباطی به آموزش و پرورش پیدا نمی کند. مدرسه در مکانی ساخته شده که فاقد آب ، برق و گاز بوده اما با پیگیری های انجام گرفته، آب مدرسه حدود دو هفته قبل وصل شده است.
اختلاف شهرداری و شرکت گاز
وی می گوید: بر اساس مستندات موجود، نخستین مکاتبه برای برقراری انشعاب گاز مدرسه، در تاریخ 21 بهمن سال گذشته انجام شده و شرکت گاز، در پاسخ اعلام کرده که تا زمان تکمیل پروژه ساختمانی مدرسه، اقدامی صورت نمی گیرد. در مکاتبه بعدی با شرکت گاز مورخ 13 مردادماه امسال درخواست مجدد به شرکت گاز ارسال شده که در نهایت، شرکت گاز در تاریخ 11 مهرماه پس از تأیید درخواست انشعاب، اعلام کرده که شهرداری منطقه باید مجوز آسفالت شکافی به شرکت گاز ارائه کند.
وی تصریح می کند: بر اساس آنالیز شهرداری، شرکت گاز باید حدود 24.5 میلیون تومان برای ارائه مجوز آسفالت شکافی به حساب شهرداری واریز می کرد. شرکت گاز با این مبلغ موافقت نکرده و پیشنهاد داده که مسیر گازرسانی تغییر کند و طول مسیر کوتاه تر شود. تا کنون نیز اقدام دیگری برای برقراری انشعاب گاز در مدرسه انجام نشده و برقراری انشعاب گاز معطل مانده است.
تامین برق از منزل همسایه
عباس زاده خاطرنشان می کند: درباره برقراری انشعاب برق نیز در تاریخ 21 مردادماه، با شرکت برق مکاتبه صورت گرفته که شرکت برق نیز برقراری انشعاب را منوط به اتمام پروژه ساختمانی دانسته است. در مکاتبه بعدی در 26 شهریورماه، دوباره اعلام شده که به دلیل مشکلات فنی و چاه ارت، برقراری انشعاب ممکن نیست. در نهایت در تاریخ 7 مهرماه شرکت برق اعلام کرده مبلغ حدود 10 میلیون تومان بابت احداث شبکه پرداخت شود که این مبلغ نیز پرداخت شد. در نهایت، کارهایی برای برقراری شبکه برق این مدرسه آغاز شده که ستون گذاری های آن حدود یک هفته پیش به پایان رسیده است.
وی می افزاید: بر اساس آخرین اطلاعات موجود، ترانس برق نیز هنوز داخل حیاط مدرسه است، ولی نصب نشده است. البته در این زمینه، شرکت برق همکاری بسیار زیادی داشته و کار را تا حد ممکن انجام داده است. عباس زاده می گوید: اکنون برق از طریق 50 متر کابل کشی، از منزل همسایه مجاور مدرسه تأمین شده است.
وی خاطر نشان می کند: از همسایه درخواست کرده ایم برق مدرسه را تأمین کند و اعلام کردیم هزینه برق منزل او را هم پرداخت می کنیم، با این حال، بارها به ما مراجعه و اعلام کرده که برق را قطع می کند.
وی می گوید: برق قسمت های ضروری مدرسه شامل دفتر و آزمایشگاه اکنون به صورت موقت تأمین شده است. عباس زاده در پاسخ به این که آیا تأمین برق کلاس ها از موارد ضروری نبوده، می گوید: از کجا باید برق کلاس ها را تأمین کنیم؟ ما آن جا نمی توانیم برق تولید کنیم و نیروگاه برق هم نیستیم.
برق مدرسه تا هفته آینده وصل می شود
در ادامه پیگیری های خود با مدیر روابط عمومی شرکت توزیع برق مشهد گفت و گو می کنیم. «علیرضا کاشی» می گوید: در این منطقه شبکه برق وجود نداشته و در حال احداث شبکه برای آن هستیم. وی می افزاید: برای احداث شبکه به نصب ترانس، کابل، سیم کشی، کابل خودنگه دار و ... نیاز است که کارهایی برای آن انجام شده و احتمالا تا هفته آینده به پایان می رسد.
پیگیری موضوع از شرکت نوسازی، شرکت گاز و فرمانداری
در ادامه گزارش تلاش کردیم با مسئولان اداره کل نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس استان در این زمینه گفت و گو کنیم که تماس های ما تا پایان وقت اداری روز دوشنبه (7 آبان ماه) بی پاسخ بود.
همچنین درباره برق هم با «اسکندریان» مدیر منطقه یک شرکت گاز مشهد صحبت کردیم که وی در این زمینه حاضر به پاسخ گویی نبود و خواستار آن شد که موضوع را از طریق روابط عمومی شرکت گاز استان پیگیری کنیم. اما در پی تماس های مکرر ، تلفن همراه «سید احمد علوی» مدیر روابط عمومی شرکت گاز استان خاموش بود.همچنین علاوه بر این، موضوع را از «محسن خیرآبادی» مدیر روابط عمومی فرمانداری مشهد جویا شدیم که وی اعلام کرد،این موضوع در حال پیگیری است.
مسائل مهم تر در آموزش و پرورش
«سید جواد قوامی نژاد» رئیس اداره ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات آموزش و پرورش استان، دو هفته پیش در پیگیری «خراسان رضوی» از فعالیت مدرسه ای بدون مجوز در مشهد، به خبرنگار ما گفته بود: «در روزهای اول مهر، آموزش و پرورش هزاران مشکل دارد که دارای درجه اهمیت متفاوتی است.» حال پرسش ما این است که حضور معلمان و دانش آموزان در مدرسه ای که فاقد امکانات اولیه است، از چه درجه اهمیتی برخوردار است و چه موضوعی مهم تر از دانش آموزان وجود دارد که در آموزش و پرورش باید به آن رسیدگی شود؟
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سرانجام با پیگیری رسانه ها و اقدام اورژانسی مسئولان(با رایزنی مثبت استانداری و اداره کل ورزش)امکان تزریق دو میلیارد تومان کمک مالی فوری به تنها نماینده فوتبال استان ،در سطح اول این رشته جذاب و پرمخاطب فراهم شد تا با پادرمیانی مدیرعامل باشگاه(جواد وطنخواه)سرمربی معترض تیم (یحیی گل محمدی)متقاعد به بازگشت از تهران به مشهد شود و تمرینات این تیم با حضور وی از سر گرفته وتیم خراسانی آماده بازی اش در چارچوب هفته یازدهم لیگ برتر کشور شود.
میزبان با تمام توان به میدان می رود
به گزارش خبرنگار ما تیم فوتبال«پدیده»در شرایطی جمعه هفته جاری در ورزشگاه امام رضا(ع)مشهد به مصاف تیم"نساجی مازندران"میرود که نفس های تیم "سپاهان اصفهان"(نزدیک ترین رقیبش در صدر جدول با یک امتیاز کمتر)را پشت سرش احساس می کند که این موضوع و همچنین بازی دشوار بعدی(بازی با استقلال تهران در پایتخت)باعث می شود تا شاگردان گل محمدی در مصاف با شاگردان"جواد نکونام"از تمام توان شان برای ادامه نتایج خوب شان در لیگ هجدهم استفاده کنند.همچنین بازی دو تیم "پدیده"و "نساجی"در مشهد در شرایطی جمعه برگزار می شود که نبرد صدرنشین با تیم چهارهم جدول،بدون هیچ محرومی برای دو تیم به داوری"علیرضا فغانی"و کمک هایش:بابک عباسقلی زاده و محمد راهی ازساعت 16 آغاز خواهد شد والبته طبق اعلام باشگاه علاوه بر بلیت فروشی سنتی،بلیت فروشی اینترنتی نیز برای این مسابقه انجام می شود.همچنین به گزارش خبرنگار ما این مسابقه، نخستین رویارویی این دو تیم در تاریخ لیگ برتر فوتبال است.
ضرورت واگذاری باشگاه با حفظ ترکیب"برنده"
با قطعی شدن موضوع واگذاری باشگاه خراسانی از شرکت مادر مجموعه اقتصادی"پدیده" تا نیم فصل،از هم اکنون شمارش معکوس برای واگذاری این باشگاه و تیم موفق آن با "اما "و "اگر"های مرتبط آغازشده است.به گزارش"خراسان رضوی"،موضوعی که در این واگذاری حتما باید مدنظر باشد؛لزوم حفظ ترکیب معماران موفقیت های اخیر این تیم شایسته و کارآمد است که ما را از تکرار خطا در آزمون های مشابه باز می دارد.نخستین عوامل این تیم، بازیکنان زحمتکش و مظلوم اما پرتوان این تیم هستند که در شرایط کنونی برخی از آن ها برای جدایی در نیم فصل،(با توجه به نبود تامین مالی)با پیشنهادهای تیم های متمول رو به روهستند. تجربه تلخ فوتبال استان در این سال ها (حتی در تیم پدیده)جدایی بازیکنان موثر تیم بوده که در همه این سال ها شاهد آن بوده ایم و امسال نباید این تجربه تلخ و آزار دهنده، تکرار شود.دومین عامل،کادر فنی کارآمد کنونی هستند که شایستگی آن ها با نگاهی به نتایج،نیازی به استدلال ندارد و کاملا بدیهی است و هر تیم مدیریتی نیز که قرار باشد هدایت این باشگاه را برعهده گیرد؛نباید آن را فراموش کند.اما سومین عامل ترکیب مدیران کنونی باشگاه هستند که بیشتر آن ها با تجربه ای طولانی و طی آزمون-خطاهای بسیار،به درجه قابل توجهی از پختگی رسیده اند که به کارگیری همین تجارب،پایه بسیاری از موفقیت های امروزه صدرنشین لیگ بوده و در یک کلام،منطقی ترین فرمول برای واگذاری این باشگاه، دست نزدن به ترکیب "برنده"است. به نظر می رسد تمام بحران های تیم پدیده، ریشه درمشکلات مالی دارد و هر گروه یا بخشی نیز که قرار باشد سکان مدیریت این تیم و باشگاه را در آینده در دست بگیرد؛نمی تواند درباره اهمیت موضوع،تردید داشته باشد که تغییرات غیر ضروری در هر یک از این بخش ها(بدون در نظر گرفتن عواقب آن)می تواند خسارات غیرقابل جبرانی درپی داشته باشد...
شروط شهردار
طبق مصوبات جلسه اخیر مسئولان استان،یکی از گزینه های اصلی برای واگذاری تیم"پدیده"،شهرداری مشهد است که با این اتفاق،این شهرداری و شورای شهر کنونی میتواند ضمن جبران تاخیر بسیار زیاد ورودش به چرخه تیمداری( در دوران مدیریت های گذشته که در سال های بسیاری با توجه به ورود شهرداری های مختلف به این عرصه،مطالبه ای برحق است) جسورانه و دغدغه مند(و نه برخلاف رفتار منفعلانه مدیران قبلی)سکان هدایت تیم را در دست بگیرد و کارنامه ای متفاوت،از خود به یادگار گذارد.اما در این موضوع،شهردار مشهد درصفحه شخصی خود در فضای مجازی،دغدغه های مهمی را مطرح کرده است. به گزارش "ورزش سه"، مهندس"قاسم تقی زاده خامسی" که در هفته های اخیر همواره در شرایط بحرانی به کمک پدیده آمده درباره واگذاری امتیاز این تیم می نویسد: « اکثریت سهام باشگاه پدیده، متعلق به یک شخصیت حقوقی است که باید تکلیف تیم را روشن کند و قابل قبول نیست که سهام متعلق به جایی باشد و مخارج را جای دیگری تامین کند.در این موضوع،نگرانی هواداران قابل احترام است، اما واقعیت این است که بنا به گفته مسئولان ذیربط ، پدیده بدهی انباشته ای دارد که عدد دقیق آن نیز نامشخص است بنابراین ابتدا باید عدد آن قطعی شود و سپس سهام داران،به صورت رسمی اعلام کنند با چه شرایطی آمادگی واگذاری تیم را دارند و راهی جز "شفاف سازی" برای اداره یا واگذاری تیم وجود ندارد. شهرداری و شورای شهر تاکنون برای حمایت تیم از هیچ کمکی دریغ نکرده و نخواهد کرد و با شناختی که از "یحیی گل محمدی" هست، وی علاقه اش به این تیم را ثابت کرده است. اما هواداران و مردم ورزش دوست مشهد (و استان)باید پاسخ دو سوال فوق را مطالبه کنند:1- شفاف سازی بدهی باشگاه 2-نحوه واگذاری.ان شاءا... بقیه مسائل نیز حل خواهد شد."اکنون،به نظر می رسد با توجه به شرایط تیم پدیده و فاصله پنج بازی تا پایان نیم فصل،باید ستاد تدبیر با بررسی شروط شهردار هر چه سریع تر و بدون فوت وقت، به شفاف سازی در این خصوص اقدام کند.
تعلیق موقت یک دروازه بان
تیم فوتبال "پدیده"در شرایطی جمعه،میزبان تیم نساجی است که طبق دستور موقت کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال یک بازیکن این تیم،دچار محرومیت شده است و بر این اساس"سعید جلالی راد"، (دروازه بان اصلی تیم پدیده مشهد در فصل گذشته) به مدت یک ماه از روز ۶ آبان محروم خواهد بود.به گزارش ورزش 11 ،ماجرا از این قرار است که جلالیراد کارت پایان خدمت جعلی را به باشگاه پدیده ارائه داده که همین مسئله از چشم مسئولان فدراسیون دور نمانده تا جلالیراد دچار دردسر شود. نکته جالب این جاست که گفته میشود معافیت دانشجویی جلالیراد هم جعلی بوده و به همین دلیل نیز از ابتدای فصل، کادرفنی پدیده از جلالیراد استفاده نکرده تا مشکلی برای تیم پدیده رخ ندهد.در خور ذکر است در فصل جاری به جز سه بازی نخست که"محمد ناصری"سنگربان تیم پدیده بود،"یوسف بهزادی"دروازه بان اصلی تیم خراسانی بوده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شاخص قیمت نهادههای ساختمانهای مسکونی شهر تهران در فصل تابستان 97 نسبت به شاخص فصل بهار 25.7 درصد و نسبت به شاخص فصل تابستان ۹۶ معادل ۱/49 درصد افزایش داشته است. براساس گزارش مرکز آمار ایران قیمت آهن آلات، میلگرد و پروفیل در تابستان امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته 95 درصد افزایش داشته است. بیشترین افزایش قیمت سالانه به ترتیب با ارقام 169 و 108 درصد به گروه های ایزوگام و چوب و کمترین افزایش به ترتیب به سیمان و خدمات ساختمانی مربوط می شود. براساس این گزارش رشد قیمت در بخش های «گچ و گچ کاری»، «بلوک، سفال و آجر»، «موزاییک، کاشی و سرامیک» و سنگ به ترتیب، 34.6، 20.7، 29.6 و 22.9 درصد بوده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
گروه ادب و هنر - حمید هیراد، فالش می خواند. او در کنسرتش از «پلی بک» استفاده می کند و حال تایید خبر پلی بک بودن بخشی از کنسرت هیراد در شیراز توسط دفتر موسیقی وزارت ارشاد. این ها مختصر تیترهایی است که حمید هیراد ، خواننده جوان پاپ این روزهای دنیای موسیقی را هربار به نوعی به حاشیه کشانده است. جالب این که تایید خبر پلی بک او پس از 20 روز از ابلاغ آن به اداره ارشاد شیراز توسط هیچ نهادی اعلام نشده بود و حال مشخص شده که به طور کلی قانونی برای «پلی بک» در وزارت ارشاد وجود ندارد. هرچند این اولین «نبود» دفتر موسیقی در مواجهه با اخبار این چنینی نبوده است. همین باعث شد تا سلسله نقص ها و نبودهایی که هر بار پیگیری هایمان را ناتمام گذاشته اند، فهرست کنیم و همزمان با اتفاقات جدید در دنیای موسیقی، از لزوم وضع قوانین کاربردی برای آن ها بگوییم.
1- قانون برخورد با «پلی بک» نداریم
مجید فروغی مدیر روابط عمومی معاونت هنری وزارت ارشاد، در گفتوگویی «پلی بک» بودن بخشی از کنسرت حمید هیراد را در شیراز تایید کرد. او ضمن اشاره به نبود قوانینی برای برخورد با چنین مواردی گفت: «پیش از این، مواردی از پلی بک در کنسرت ها نبوده و با وجود این اتفاق، باید قوانین مرتبط با آن نیز وضع شود.» ادعایی که با وجود نمونه های مختلف در کنسرت ها می توان آن را رد کرد. جالب این که مهدی رنجبر معاون هنری اداره ارشاد شیراز تاخیر در اعلام این خبر را دامن نزدن به اخبار این چنینی دانست و گفت: «هیراد تا پایان سال 97 از برگزاری کنسرت در شیراز محروم است. به او و تهیه کننده اش تذکر داده ایم و موسسه تهیه کننده آثار او، پیشنهاد یک سئانس اجرای رایگان را به جبران آن «پلی بک» داده است.» پیشنهادی که برخلاف ادعاهای اولیه، «پلی بک» او را تایید می کند. البته وقتی قانونی برای برخورد با این پدیده نباشد، برخوردهای سلیقه ای و پیشنهادهایی از این دست طبیعی به نظر می آید.
2- قانون ناقصی که چاوشی آن را دور زد
نگاهی اجمالی به حاشیه های مجوز آلبوم «ابراهیم» محسن چاوشی، کافی است تا متوجه ناهماهنگی دفتر شعر و موسیقی وزارت ارشاد شوید. آلبوم محسن چاوشی در حالی تایید شد که پس از تحویل ترانه های او در شهریور سال 96 به وزارت ارشاد و اصلاحیه خوردن آن ها، هیچ اتفاقی برای اصلاح شان نیفتاد. چاوشی پس از گذشت یک سال در 17 مرداد امسال، وزارت ارشاد را تهدید کرد اگر مجوز انتشار آلبومش بیش از این به درازا بکشد، خودش آلبوم را منتشر خواهد کرد. اشعاری که در زیر مجموعه دیگری از وزارت ارشاد در کتابی به عنوان «منجنیق» حسین صفا مجوز چاپ گرفته و در زیر مجموعه دیگری از همان وزارتخانه، ممیزی خورده بود. در هر حال چاوشی به پشتوانه محبوبیت اجتماعی مردمی در حاشیه یک مراسم بستنی خوری (!) با علی ترابی مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد، مجوز سه قطعه را با مسئولیت ترابی در همان لحظه گرفت و در زمان انتشار آلبوم، دو قطعه بدون مجوز را با «ابراهیم» راهی بازار موسیقی کرد و آب از آب تکان نخورد.
3- کنسرت کیش و اما و اگرها
ماجرای برگزاری کنسرت «الیاس یالچین تاش» خواننده ترکیه ای در کیش هم جزو آن دسته ماجراهایی است که یک سر آن به دفتر موسیقی و ندانم کاری های قانونی برمی گردد. این کنسرت در روزهایی خبرساز شد که خبر لغو کنسرت این خواننده به دلیل نداشتن مجوز، اعلام شده بود. دفتر موسیقی گفت به دستگاه های اجرایی در برخی مناطق مانند منطقه آزاد کیش تفویض اختیار داده شده، هرچند دفتر موسیقی متولی مجوز به اثر نه به شخص است. خلأیی که باعث شد بلیت کنسرت این خواننده به سرعت به فروش برسد و چند روز هم تمدید شود. این ناهماهنگی در موضوع رفع ممنوعیت جواد یساری در فیلم سینمایی «دشمن زن» هم مطرح شد و محمدحسین فرحبخش گفت دفتر موسیقی فقط می تواند درباره شعر و صدا تصمیم بگیرد و سازمان سینمایی به بازی جواد یساری در این فیلم که خواننده بخشی از آن بوده، مجوز داده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نبی شریفی-«تو زشتتر از آن هستی که حتی به درد تجاوز بخوری» این قسمتی از سخنانی است که «ژایر بولسونارو»ی 63 ساله معروف به «ترامپ برزیل» چند سال پیش در مقام سناتور به یکی از همکارانش گفته بود! این نامزد راست افراطی ضد زن، که در کارزارهای انتخاباتی با زخم چاقوی مخالفان راهی بیمارستان شد، حالا توانسته با رای 55.1 درصدی مردم در انتخابات، به عنوان رئیس جمهور کشورش انتخاب شود. پیروزی بولسونارو چرخش مهمی در سیاست بزرگ ترین دموکراسی آمریکای لاتین به شمار میرود که به مدت ۱۳ سال (بین ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۶) توسط حزب چپ گرای کارگران برزیل اداره شده است. طی دو سال گذشته نیز میشل تمر از جناح محافظه کار برزیل اداره کشور را برعهده داشته است. حالا، روی کار آمدن راست افراطی به معنای ناامیدی اکثریت مردم از دو جناح سنتی برزیل ارزیابی میشود. مردم برزیل که از سال ها فساد و ناکارآمدی دولت چپ گرا خسته شده بودند، فردی را برگزیدند که سایه حزب کارگران را با تیر می زند. «ژایر بولسونارو» پیشتر گفته بود: اشتباه برزیل در دوران دیکتاتوری نظامی آن بود که «فعالان چپ را به جای کشتن، شکنجه کرد.» با پیروزی این نامزد راست افراطی، ماتئو سالوینی، وزیر کشور و معاون نخست وزیر دولت راست گرا و پوپولیست ایتالیا، در تبریک توئیتری خود نوشت: «در برزیل نیز مردم چپها را به خانه فرستادند! موفق باشید رئیس جمهور بولسونارو، دوستی میان مردم و دولتهای ما قویتر خواهد شد.» دونالد ترامپ نیز که از نتایج انتخابات در پوست خود نمی گنجید در توئیتی نوشت: «ما توافق کردیم که برزیل و ایالات متحده با هم از نزدیک در زمینه مسائلی مانند روابط بازرگانی، امور نظامی و هر مسئله دیگری همکاری کنیم. تماس عالی بود و برای او آرزوی موفقیت کردم.»
زلزله ای در ساختارسیاسی برزیل
ژایر بولسونارو که بهعنوان سیاستمداری پوپولیست شناخته میشود، یک نظامی سابق است که توانست با تکیه بر وعده مبارزه با فساد و سامان دادن به نظام مالیاتی کشور، در انتخابات اخیر، حزب خود را از حاشیه به متن بزرگ ترین کشور آمریکای لاتین بیاورد. حزب او «حزب سوسیال لیبرال» هم اکنون در مجلس نمایندگان برزیل تنها ۸ کرسی دارد و فاقد یک گروه پارلمانی است. بولسونارو اولین رئیس جمهور با پیشینه نظامی در برزیل از زمان پایان دیکتاتوری نظامی در این کشور (۱۹۶۴-۱۹۸۵میلادی) محسوب میشود. او که ژنرالهای بازنشسته را برای معاونت خود و همچنین پست های کلیدی کابینه برزیل برگزیده، در اولین سخنرانی خود پس از پیروزی گفت: «نمیتوانیم به معاشقه خود با سوسیالیسم، کمونیسم، عوام گرایی و چپ گرایی افراطی ادامه دهیم. ما سرنوشت برزیل را تغییر خواهیم داد.» او قول داد که فساد و جرایم خشونتآمیز را در این کشور ریشه کن کند. معروف است که بولسونارو سه نیروی معروف به سه B را نمایندگی میکند، Bala و Boi و Biblia که به عبارت ساده میشود گلوله و گاو و انجیل، یعنی ارتش و هواداران حمل سلاح، مالکان و مزرعهداران و دام پروران بزرگ و ارباب کلیسای پرنفوذ آنجلیکا. نگرانیها از انتخاب بولسونارو از این روست که او پیشتر از نوستالژی بازگشت به دوران دیکتاتوری نظامی در برزیل سخن گفته بود و همین موضوع بسیاری را نگران آزادی شهروندان در دوران او کرده است. او طرح هایی برای کاهش «اتلاف» منابع در دولت دارد و وعده داده دخالت دولت رادر اقتصاد کم کند. وی در کارزار انتخاباتی گفته بود: «من متعهدم که تعداد وزارتخانهها را کم کنم و بسیاری از شرکتهای دولتی را که الان وجود دارند منحل یا خصوصی کنم.» او همچنین وعدههایی همچون لغو آموزشهای جنسی در مدارس و محدود کردن حقوق همجنس گرایان، داده است. ژایر بولسونارو اعلام کرده است که قصد دارد برای مبارزه با جرم و جنایت، علاوه بر اعطای مجوز آزادی حمل اسلحه، به پلیس برزیل نیز آزادی عمل بیشتری دهد. شلیک به جنایتکاران مشکوک، بخشی از قدرت جدیدی است که از سوی رئیس جمهور به پلیس اعطا میشود. بنا بر آمار ثبت شده، تنها در سال ۲۰۱۷ میلادی 63هزار و 880 فقره قتل در برزیل روی داده که رکورد جدیدی محسوب میشود و با این رقم، رکورد قبلی نیز که باز متعلق به این کشور بود، شکسته شده است. برخی او را به اعمال خشونت متهم می کنند اما خودش در یکی از نطقهای انتخاباتیاش گفته بود که «خلافکار خوب، خلافکار مرده است.» دیدهبان حقوق بشر از قضات، دادستانها و رسانهها و جامعه مدنی برزیل خواسته است تا در مقابل هر اقدام بولسونارو برای نقض حقوق دموکراتیک و حقوق نهادهای مدنی در این کشور ایستادگی کنند.با این پیروزی اما ارزش سهام برزیل در بازار توکیو بیش از ۱۲ درصد افزایش یافت. انتظار میرود که بازارهای مالی برزیل نیز به خبر پیروزی ژایر بولسونارو واکنش مثبت نشان دهند.این خوش بینی در حالی ایجاد شده است که طی یک ماه گذشته با افزایش احتمال پیروزی ژایر بولسونارو در این انتخابات، ارزش «رئال» پول واحد برزیل در مقابل دلار آمریکا ۱۰ درصد و شاخص سهام بورس سائوپائولو نیز از نیمه سپتامبر به این سو 13.5 درصد افزایش یافته است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمد آگاهی- از سال 1395 تاکنون 187 میلیارد تومان اعتبار به محور بجنورد- گلستان تخصیص داده شده که از این میزان 104 میلیارد تومان در این محور هزینه شده و مشخص نیست بقیه این مبلغ(83 میلیارد تومان) کجا هزینه شده است. رئیس مجمع نمایندگان خراسان شمالی با بیان این مطلب به خبرنگار ما افزود: در دیدار مجمع نمایندگان خراسان شمالی با مسئولان سازمان برنامه و بودجه زمانی که بابت تخصیص نیافتن اعتبار محور بجنورد – گلستان در سفر رئیس جمهور به خراسان شمالی گلایه کردیم، «حاجی محمدی» رئیس امور پایش، ارزیابی و اطلاعات مدیریت سازمان برنامه و بودجه کشور اعلام کرد نه تنها تمام 165 میلیارد تومان مصوب سفر رئیس جمهور برای محور بجنورد- گلستان تخصیص یافته است بلکه 22 میلیارد تومان بیشتر نیز پرداخت شده است. وی تصریح کرد: تخصیص این مبلغ از سوی سازمان برنامه و بودجه در حالی است که مطابق اعلام مسئولان عمرانی خراسان شمالی از سال 1395 تاکنون 104 میلیارد تومان از این مبلغ بابت احداث باند دوم محور بجنورد-گلستان پرداخت شده است. وی خاطرنشان کرد: در این باره با «خادمی» مدیرعامل شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حمل و نقل کشور تماس گرفتیم تا پاسخ گو باشد اما او گفت هم اکنون ریز پرداختی ها به محور بجنورد –گلستان را ندارد و مقرر شد طی جلسه ای در هفته آینده در این باره توضیح دهد.
به نام جاده مرگ، به کام دیگر استان ها!
اما یک منبع آگاه در همین زمینه به خبرنگار ما گفت: یک مسئول در شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حمل و نقل کشور در جلسه ای گفته است پس از تخصیص اعتبار محور بجنورد-گلستان از سوی سازمان برنامه و بودجه بخشی از مبلغ اختصاص داده شده را به استان دیگری برای احداث راه پرداخت کردیم تا پس از تخصیص اعتبار از سوی سازمان برنامه و بودجه به آن استان ، مبلغ را مجدد به خراسان شمالی و محور بجنورد –گلستان تخصیص دهیم. وی افزود: اما پس از این اقدام سازمان برنامه و بودجه به آن استان اعتبار تخصیص نداد تا شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حمل و نقل کشور بتواند آن مبلغ را به پیمانکاران محور بجنورد-گلستان بپردازد. وی خاطرنشان کرد: در گذشته بدین شکل بود که سازمان برنامه و بودجه پس از اختصاص اعتبار به شرکت ساخت و توسعه دیگر پیگیر هزینه کرد آن در محل مدنظر نبود اما از امسال این گونه نیست و با نظارت بر محل هزینه کرد بودجه دیگر این امکان نیز وجود ندارد که شرکت ساخت و توسعه بتواند از اعتبار استانی دیگر برای خراسان شمالی و این محور هزینه کند.
در این زمینه روز گذشته با نماینده شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حمل و نقل کشور در خراسان شمالی تماس گرفتیم که تلفن اش را پاسخ نداد.
گزارش خبرنگار ما حاکی است مطابق مصوبات سفر رئیس جمهور به خراسان شمالی مقرر شده بود با تخصیص 165 میلیارد تومان اعتبار، این پروژه تا پایان سال گذشته به بهره برداری برسد. هم اکنون علاوه بر زیر بار ترافیک رفتن 67 کیلومتر از باند دوم این محور 15 کیلومتر دیگر از باند دوم آن نیز آماده آسفالت ریزی، نصب تابلو، علایم یا نصب پل است اما پیشرفت پروژه در دیگر نقاط چیزی در حد صفر است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.